سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی سروسامان

غریب خلوت تنهایی
(با دو کیفیت متفاوت)
wmv 9,341
کیلو بایت
wmv 4,716
کیلو بایت

برای دانلود کردن کلیپ های فوق، روی آیکون کلیک راست نموده
و  گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.


[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 8:6 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

السلام ای فکه و طلائیه
کاری از: دفاع مقدس
?،? مگابایت
دانلود کلیپ تصویری
مستقیم یا غیرمستقیم
شادی روح امام و شهدا صلوات


[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 8:4 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

 در رثای شهید

  

به نام خدای شهیدان که فرمود شهید بی مرگ است و به پاس خون شهیدان که قلب گرمشان در آسمان شهر جنایت به خون نشست بگذار که همت والایشان را بستاییم و غیرت و تقوایشان را ، شاید که روز مرگی مان را از تن به زداییم .

بگذار جاودانگی شهیدان عشق را که در قربانگاهها به شهادت ایستادند، ما نیز شاهد شویم که شهیدان پیام خویش را سرخ سرخ در سینه های ما نگاشتند، تا که مرگ بی ثمر و بی رنگ را به جاودانگی شهادت بدل کنیم. آنان قلبهای لبریز از عشق و صداقتشان را کریمان ارزانی کردند و خشماهنگ با بیداد در افتادند تا که عجز و حقارت را در اندرون تک تک ما فرو شکنند.

اگر ایمانشان را برای ابد به ما هدیه کردند، اگر ایستاده مردن را به ما آموختند، چه ناسپاسی نا مردانه ایست که بی یادشان شب را به سر آریم و بی نامشان روز را بیاغازیم.

چه کسی کربلای سالار ما، حسین ( ع ) را دوباره بپا کرد؟ لحظه هایی که زبان در کام مانده مان قادر به اعتراض نبود ، و شرافت و تقوی، شعور و غیرتمان به غارت می رفت، کدامین تن در ظهر بلوغ عصیان سرخی عاشورا به چشمان بی نور مان تاباند و جز شهید چه کسی باور کرد، که زندگی در غلظت سیاه شب تنها فریب خویش است؟

برای زیستن ( و نور، برای رستن از شرک، برای رهایی از مرگ و رسیدن به جاودانگی تنها شهید راه می نماید و صفیر تیز گلوله هایش مشعل پر شعله راهی می شود که خلق خدا را به صبح روشن نوید می دهد.

و به دل ترنم آیات که صبح گشته قریب و بقه منقار، شاخه زیتون، تا اوج روشن خورشیدها شیهد پیمود یکشبه صد ساله راه را اینکه شهید با انفجار قلب پر از ایمان ــ در عمق باور خاموش روحش بذر خجسته آزادگی نشاند، قلبی به گرمی خورشید در آسمان شهر جنایت نشست در راستای ثابت فواره های خون ـــ صد اغنای قامت پژمرده راست شد.

از شوق و شور شهادت خنجری دگر دمید، من مرگ هیچ شهید را باور نمی کنم من با شهید همیشه باور کردم که وطن خالی از اندیشه آزادی نیست من با شهید دوباره  باور کردم که تا انتهای این شب دیجور باقی است فرصت عصیان اینک... مزار شهیدان درسینه های ماست، که دوست دارم همه هستی ام را ارزانی کنم در پای ایمان و تقوای همه برادران شهید شهیدان برادر ــ این گلگون پیکرهای پر فریادی که در برابر اوج عظمت هایشان شرم دارم و شرم از اینکه هنوز ندایشان را جانانه لبیک نگفته ام.

اینک تو ای به هر محرم شاهد ای به هر عاشورا شهید، ای به کربلا قربانی، بر خویشتن به بال که امروز خون سرخ تو در کوچه ها می جوشد. این قلب توست.

 

 این همه را بنگر و برخویشتن به بال

اینک در قلب تک تک ما یک شهید یک شاهد بی شکست، بی پایان، بیدار و بیدارتر نشسته است و ما را با شهیدان پیوندی همیشگی است.

ما مرگ هیچ شهیدی را باور نمی کنیم

آن فرو ریخته گلهای پریشان در باد

کز می جامی شهادت همه مدهوشانند

ویژگیها و صفات شهید

  

انس ویژه ای با قرآن داشت.روزانه حتما آیاتی از کلام الله مجید را تلاوت می کرد. به تعقیبات نماز ا همیت می داد. همواره با وضو بود. در مجالس دعا، عموما حالاتش دگرگون می شد. به ائمه طاهرین ( ع ) عشق می ورزید و از محبین و دلسوختگان اهل بیت عصمت و طهارت ( ع ) بود.

رفتار، گفتار و برخوردهای شهید در خانواده، اجتماع و سپاه حاکی از آن بودکه او سعی    می کرد برنامه های تربیتی اسلام را در هرجا که حضور دارد به مورداجرا بگذارد. به شدت از غیبت دوری می کرد و اگر کوچکترین سخن و سعایتی از کس  می شنید اظهار ناراحتی می کرد و نمی گذاشت صحبت او ادامه یابد.

در مقابل مومنین متواضع و فروتن بود. به کودکان احترام می گذاشت. هر وقت به آنها اشاره می کرد می گفت:« اینها مردان آینده هستند، دلیرمردان جبهه اند و ... »

ویژگیهای بارز اخلاقی، از او شخصیتی ساخته بود که ناخود آگاه دیگران را مجذوب خود   می ساخت.

همسر محترمه شهید در این باره می گوید:

« از رفتار، نشست و برخاست و نیز صحبتها و برخوردهای شهید احساس عجیبی به انسان دست می داد. هنگامی که من با ا یشان روبرو می شدم بی اختیار خود را ملزم به رعایت ادب و ا حترام در مقابل او می دیدم.»

حاج عباس در اثر استمرار بخشیدن به برنامه های تربیتی اسلام برای نیل به مقام و مرتبه انقطاع الی الله تلاش می کرد و هیچ نوع علاقه و میلی که معارض با حب الهی و رضا و خشنودی او باشد در وجودش باقی نمانده بود.

خاطره‌ای از شهید عباس کریمی
یکی از سران ضدانقلاب به نام «محمود آشتیانی» با عباس تماس گرفته بود که می‌خواهم با تو مذاکره کنم. یک جایی را هم برای مذاکره مشخص کرده بود. عباس به همراه بنده خدایی به نام «حمید» عازم محل قرار شده و آنجا از ماشین که پیاده می‌شوند معلوم می‌شد که «آشتیانی» راهنمایی فرستاده تا آنها را به محل استقرار او ببرد. همراه عباس بند دلش پاره می‌شود که عباس! به خدا توطئه است. اینها می‌خواهند بگیرند ما را. عباس می‌گوید: نترس برادر! با من بیا، غلط می‌کنند دست از پا خطا کنند. بقیه ماجرا از بیان «حمید» خواندنی است: 

 
آقا این راهنما همین طوری ما را جلو می‌برد و می‌پیچاند. یقین داشتم که کارمان تمام است. روزها فقط تا شعاع سه کیلومتری دور شهر، امنیت نسبی برقرار بود و برای رفتن به دورتر باید با ستون و تأمین می‌رفتیم. حالا عباس چهل پنجاه کیلومتر از شهر دور شده بود. آن هم تنها، تنها که نه، من هم بودم ولی مگر فرقی هم می‌کرد! بالاخره به یک ده رسیدیم. هرچی گیر دادم به عباس که بیا از اینجا برگردیم. دلیلی ندارد که اینها ما را اسیر نکنند یا نکشند، عباس محکم می‌گفت: من باید با این مردک صحبت کنم. تو نمی‌آیی، نیا. راستش اگر می‌توانستم برمی‌گشتم، ولی دیگر جسارت تنها برگشتن رانداشتم.
رسیدیم به خانه‌ای که محل استقرار «آشتیانی» بود. روی تمام پشت بامها و پشت همه درها و پنجره‌ها دموکرات‌های سبیل کلفت و کلاش به دست زل زده بودند به ما. شاید هاج و واج بودند که این دو تا دیگر چه خل‌هایی هستند. آنجا بود که صمیمانه و با اطمینان فاتحه خودم و عباس را خواندم. اما عباس انگار نه انگار. به قدری خونسرد و بی خیال بود که شک کردم نکند با حاج محمد هماهنگ کرده که الان بریزند این ده را بگیرند. قلبم مثل گنجشک می‌زد. ما نیروی اطلاعاتی بودیم و اگر زیر شکنجه می‌رفتیم حرف‌های زیادی برای گفتن به برادران ضدانقلاب داشتیم.
 
 
 
 
 
 
شهید کریمی
 
 
جلوی آشتیانی که نشستیم او شروع به صحبت کرد که ما می‌خواهیم با شما به توافقاتی برسیم، تا... 
عباس نگذاشت حرف او تمام شود و خیلی محکم و با جسارت گفت: ببین کاک! شما و ما هیچ مذاکره ای نداریم. شما باید بدون قید و شرط اسلحه را زمین بگذارید و تسلیم بشوید. 
 
دلم هری ریخت پایین. اگر ذره‌ای هم به نجاتمان امید داشتم، بر باد رفت. منتظر بودم که فی المجلس سوراخ‌سوراخمان کنند. حق هم داشتند. عباس آنچنان از موضع قدرت آنها را تهدید می‌کرد که انگار لشکر «سلم و تور» پشت سرش هستند. با کمال تعجب دیدم محمود آشتیانی عکس العملی نشان نداد و دوباره خواست باب مذاکره را باز کند ولی این بار هم عباس با تحکم و ابهت خاصی حرف از تسلیم بی قید و شرط زد. هرچه محمود آشتیانی گفت عباس از حرف خودش کوتاه نیامد. گفت تضمینی نمی‌دهم، اگر کاری نکرده باشید امنیت دارید. صحبتشان که تمام شد مطمئن بودم که همانجا سرمان را گوش تا گوش می برند. ولی طوری نشد و راهنما دوباره ما را به ماشین رساند. تا زمانی که با ماشین وارد سپاه مریوان نشدیم منتظر بودم که یک جوری دخلمان بیاید و در دل عباس را لعن و نفرین می‌کردم که این دیگر چه جور مذاکره‌ای است.
 
چند روز بعد که آشتیانی و پنجاه شصت نفر از مزدورهایش آمدند و تسلیم شدند نزدیک بود از تعجب شاخ در بیاورم. تسلیم آنها ضربه خیلی بدی به حزب دموکرات می‌زد. خصوصا اینکه در تلویزیون مریوان هم حرف زدند و ابراز توبه کردند و به افشای جنایت‌های حزب دموکرات پرداختند. عباس به تنهایی این دار و دسته قلچماق و یاغی را به زانو درآورده بود.»

[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 7:58 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]


**غرب دجله / همان روز

راوی:‌دوم: قاسم صادقی

عباس بی‌سیم زده بود که پل‌های نفررو را بیاورید، چون بچه‌ها یک قسمت از دژ را شکافته بودند تا آب بیفتد طرف دشمن و مانع پیشرویشان شود. ما برگشتیم برای بردن پل‌ها. آنها را به قایق‌ها بستیم و به راه افتادیم. در این گیرودار دیدم قایقی به طرفمان می‌آید.
یکی از بچه‌ها گفت: "حاج عباس توی قایق است. "
نگاه کردم و دیدم پیکر بی جانش آرام خوابیده است. دیگر از آن شور و هیجان و بی‌قراری خبری نبود. رفتم پیش برادر رمضان(2).
گفتم: "عباس شهید شد "
گفت: "برو بهداری پیش برادر ممقانی. "
رفتم و یک آمبولانس از بهداری گرفتم و به سمت معراج شهدای اهواز حرکت کردم. آنجا برای اینکه کسی نفهمد فرمانده لشکر 27، شهید شده، پیکر مطهرش را در تابوت گذاشته و تابوت را هم در کانکسی مخفی کرده بودند و اسم دیگری هم روی تابوت نوشته بودند. این مخفی‌کاری برای این بود که عملیات بدر هنوز ادامه داشت.
جنازه را توی ماشین گذاشتیم و به دوکوهه رفتم. پیکر مطهرش را برای آخرین وداع با دوکوهه. یک دور در میدان صبحگاه گرداندم. میدانی که گاهی در آنجا سخنرانی می‌کرد. با هم می‌دویدیم، ورزش می‌کردیم و ...
جنازه را به تهران رساندم و بعد از مراسم تشییع، او را در قطعه سرداران، کنار شهید اقارب‌پرست(3) به خاک سپردیم. این که عباس کنار شهید اقارب‌پرست به خاک سپرده شد. خاطره‌ای را برایم زنده می‌کند. سال 63 بود. با حاج عباس برای جلسه‌ای به تهران آمدیم. موقع برگشت به منطقه، رفتیم. بهشت زهرا فاتحه‌ای بخوانیم. حاجی درست آمد در همین محلی که الآن دفن است. ایستاد و زل زد به عکس شهید اقارب‌پرست. یک لحظه چهره‌اش را دیدم. نمی دانستم با آن نگاهش چه می‌خواست. اما الآن که در جوار همین شهید مدفون است، معنی نگاهش را می‌فهمم.

1- شهید عباس کریمی رسما حاجی نشده بود. یعنی حج نرفته بود ولی بچه‌ها به‌سبب علاقه شدید حاجی خطابش می کردند. یک‌بار گقته بودند: بیا برو حج، گفته بود: " حج من جبهه است "
2- شهید مجید رمضان آن موقع مسئول ستاد لشکر بود.
3- شهید اقارب‌پرست از سرداران ارتش بود که شهید شد.

گوشه ای از وصیتنامه

همیشه با توکل به خدا و توجه به ائمه معصومین(ع) و اطاعت از دستورات رهبر عزیز و عالیقدرمان بر دشمنان بتازید تا آنها را از صفحه روزگار بردارید و هیچ وقت بر پیروزیهایتان مغرور نشوید.


[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 7:53 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

فرمانده لشگر27 محمد رسول الله(ص)
(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)


در سال 1336 ه.ش در «قهرود»در شهرستان« کاشان» چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در این روستا به پایان رسانیدو وارد هنرستان گردید. بعد از اخذ دیپلم در رشته نساجی، به سربازی رفت. دوران خدمت وظیفه او با مبارزات انقلابی امت اسلامی ایران همزمان بود. با وجود خفقان شدید حاکم بر مراکز نظامی، اعلامیه‌های حضرت امام خمینی(ره) را مخفیانه به پادگان عباس آباد تهران منتقل و آنها را پخش می‌کرد. پس از فرمان حضرت امام خمینی(ره)، خدمت سربازی خود را رها نمود و با پیوستن بهصف مبارزین در راه پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی فعالیت کرد و در جریان تشریف فرمایی حضرت امام(ره) نیز جزو نیروهای انتظامی کمیته استقبال بود.
در بهار سال 1358 به هنگام تاسیس سپاه پاسداران کاشان با احساس تکلیف، به عضویت سپاه درآمد و در قسمت اطلاعات مشغول به خدمت شد.
تابستان سال 1359 داوطلبانه برای مبارزه با ضدانقلاب عازم کردستان گردید و در سپاه پیرانشهر با واحد اطلاعات – عملیات همکاری کرد. پس از مدت کوتاهی، به واسطه بروز رشادت و دقت عمل، به عنوان مسئول اطلاعات – عملیات این سپاه معرفی گردید. از جمله فعالیتهای شهید در منطقه خونرنگ کردستان،انجام شناسایی عملیات و آزادسازی منطقه دزلی و ... بود که توسط نیروهای تحت امر و با هدایت او صورت گرفت.
شهید کریمی بعدها همراه سردار جاویدالاثر برادر متوسلیان و شهید چراغی به جبهه های جنوب عزیمت کرده و به عنوان مسئول اطلاعات – عملیات تیپ محمد رسول الله(ص) به فعالیت خود ادامه داد.
این سردار دلاور اسلام در عملیات فتح المبین از ناحیه پا بشدت مجروح شد و حدود 2 ماه بستری بود و در این ایام (به توصیه پدرش) مقدمات ازدواج خود را فراهم کرد.
بنابه اظهار همسر شهید، مراسم عقد آنان در 21 مهر سال 1361 انجام شد. فردای آن روز (یعنی در 22 مهرماه) با هم به گلزار شهدای دارالسلام رفتند و با شهدا تجدید عهد و پیمان کردند. نزدیکیهای عملیات مسلم بن عقیل(ع) بود که عباس با همان وضعیت مجروح (عصا به دست) به صف رزمندگان لشکر پیوست و حضور او با این حال، در تقویت روحیه رزمندگان اثر به سزایی داشت.
در عملیات والفجر مقدماتی به عنوان مسئول اطلاعات سپاه 11 قدر (که تازه تشکیل شده بود) معرفی گردید و مدتی به مسئولیت فرماندهی تیپ سوم سلمان از لشکر 27 حضرت رسول(ص) منصوب گردید و در کنار بسیجیان دریادل، به نبردی بی امان علیه دشمن بعثی صهیونیستی پرداخت و تا عملیات خیبر در این مسئولیت انجام وظیفه کرد.
با شهادت شهید بزرگوار حاج محمد ابراهیم همت در عملیات خیبر، فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله(ص) را به عهده گرفت.
انس ویژه‌ای با قرآن داشت. روزانه حتماً آیاتی از کلام الله مجید را تلاوت می کرد. به تعقیبات نماز اهمیت می داد. همواره با وضو بود. در مجالس دعا، عموماً حالاتش دگرگون می شد. به ائمه طاهرین(ع) عشق می ورزید و از محبین و دلسوختگان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بود.
رفتار، گفتار و برخوردهای شهید در خانواده، اجتماع و سپاه حاکی از آن بود که او سعی می کرد برنامه های تربیتی اسلام را در هر جا که حضور دارد به مورد اجرا بگذارد. بشدت از غیبت دوری می کرد و اگر کوچکترین سخن و سعایتی از کسی می شد، اظهار ناراحتی می کرد و نمی گذاشت صحبت او ادامه یابد.
در مقابل مؤمنین متواضع و فروتن بود. به کودکان احترام می گذاشت. هر وقت به آنها اشاره می کرد می گفت: «اینها مردان آینده هستند، دلیر مردان جبهه‌اند و ...»
ویژگیهای بارز اخلاقی، از او شخصیتی ساخته بود که ناخودآگاه دیگران را مجذوب خود می ساخت. همسر محترمه شهید در این باره می گوید:
از رفتار، نشست و برخاست و نیز صحبتها و برخوردهای شهید احساس عجیبی به انسان دست می داد. هنگامی که من با ایشان روبرو می شدم بی اختیار خود را ملزم به رعایت ادب و احترام در مقابل او می دیدم.
حاج عباس در اثر استمرار بخشیدن به برنامه های تربیتی اسلام برای نیل به مقام و مرتبه انقطاع الی الله تلاش می کرد و هیچ نوع علاقه و میلی که معارض با حب الهی و رضا و خشنودی او باشد در وجودش باقی نمانده بود.
اخلاق فرماندهی
با توجه به ضرورت انقلاب اسلامی در داشتن الگو و معیار خاص در چارچوب اسلام، یک نوع اعمال فرماندهی در جریان جنگ عراق علیه ایران اسلامی، براساس تعالیم مکتب و رهنمودهای امام عظیم الشان(ره) تجلی پیدا کرد، که با فرماندهی مرسوم در سازمانهای نظامی مغایرت داشت؛ فرماندهی براساس پیوندها و اعتقادات قلبی به جای امر و نهی بی روح و انجام دستورات و فرامین از روی تعبد و عشق و اعتقاد، به جای اطاعت چشم و گوش بسته و عاری از روح و عشق.
در این نوع فرماندهی اگر فرمانده خود را موظف بداند که در مورد مسائل مختلف با همکاران مشورت کند، آراء و نظرات آنها را بشنود و بعد تصمیم بگیرد، در نتیجه، همه با جان و دل می پذیرند و به وظیفه و تکلیفشان عمل می نمایند و همه تسلیم دستورات و اوامر الهی می شوند. در این دیدگاه، اطاعت از فرمانده، اطاعت از خداست و تخلف از او خلاف شرع است.
شیوه های فراوان در سپاه در سیره فرماندهان شهید تبلور یافته، الگوی روشن این گونه فرماندهی است، شهید کریمی نیز با الهام از این شیوه الهی مانند سایر سرداران غیور جبهه اسلام، با صلابت و استواری، رزمندگان را در جهت عقب زدن و تعقیب قوای مضمحل دشمن هدایت می کرد و لحظه ای از این امر مهم غفلت نداشت.
در برابر مشکلات، خونسردی خود را حفظ می کرد و در انجام هر کاری توکلش به خدا بود. با آرامش خاطر و امیدواری کامل به نتیجه اقداماتش، وارد عمل می شد. صبر و استقامت با او عجین بود و وجودش در بین سربازان امام زمان (عج) مایه دلگرمی و حرکت بود.
با بسیجی ها مانوس و صمیمی بود و به آنها عشق می ورزید. در کنار آنها بر روی خاک می نشست، با آنها غذا می خورد، به درد دل آنها گوش می داد، آنها را راهنمایی می کرد و تا آنجا که از دستش بر می آمد مشکل آنان را حل و فصل می کرد و ارتباط و سرکشی از خانواده شهدا توسط او زبانزد همگان بود.
شهادت

سرانجام این شهید سعید در روز پنج شنبه 23 اسفند سال 1363 در حالی که آخرین دستور ابلاغی از جانب قرارگاه را در عملیات بدر (منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا می کرد (و لبخندی متین بر لب داشت) بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سرش مجروح شد و جان را به معشوق تسلیم نمود.
به هنگام انعکاس خبر شهادت عباس، خانواده معظم شهدای لشکر 27 محمد رسول الله(ص) دگربار احساس شهادت فرزندشان را به خاطر آورده و در رثای آن سردار رشیدن اسلام اشک تاثر جاری کردند.


[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 7:51 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی


[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 7:39 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

 

 


[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 7:32 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

 

 

 

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی


[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 7:27 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

 

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

 

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

     

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی
     
آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی
     

 

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

 

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

     

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی
     
آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی
     

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی


[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 7:18 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

 

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

     

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی
     
آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی
     

 

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

 

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

     

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی
     
آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی
     

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی

آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی آلبوم تصاویر شهید کریمی ، شهید کریمی به روایت تصویر ، عکس های شهید کریمی ، فرمانده شهید کریمی


[ دوشنبه 90/3/9 ] [ 7:10 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب


بازدید امروز: 1247
بازدید دیروز: 1152
کل بازدیدها: 19897852

طلایه دار