بی سروسامان |
امروز، سالروز شهادت حضرت علی بن محمد باقر(ع) است که با ده ها تن از یارانش در کربلای اردهال کاشان، مانند جدش مظلومانه به شهادت رسید و به فرمان عوامل "هشام بن عبدالملک" خلیفه عباسی، سر از تنش جدا شد.
آستان مقدس حضرت سلطان علی بن محمد باقر علیهما السلام در مشهد اردهال امام رضا(ع) نیز فرموده اند: «نعم الموضع الأردهال، فالزم و تمسک به.» چه خوب جایی است اردهال، پس به آن التزام و تمسک نمایید.»
در بین مردم منطقه اردهال، مشهور است که مقام معظم رهبری تا کنون چند بار دور از چشم مردم به زیارت حرم سلطان علی بن محمدباقر(ع) رفته اند. ایشان در عبارتی خطاب به تولیت این آستان مقدس که در بنرهای نصب شده اطراف حرم نیز به چشم می آید، خاطرنشان کرده بودند: «من به تمام امامزاده ها علاقه مندم؛ حضرت سلطانعلی که جای خود دارد.»
در ورودی حرم حضرت سلطانعلی بن محمد(ع)، ایوانی قرار دارد که به ایوان صفا مشهور است. بعد از ورود به ایوان صفا در سمت راست پله ها، سردابی به عمق سه و نیم متر وجود دارد که طول آن شش متر و عرض آن سه متر است.
ایشان نیمه شب دستور دادند خادمان حرم، گوشه ای از سطح ایوان صفا را شکافته و دریچه ای به سردابه باز کنند؛ پس از تهویه مصنوعی هوای داخل سرداب، یکی از جوانان محلی که گفته می شود هنوز در قید حیات است، داوطلب و پیشقدم شد و چراغی در دست گرفت و با کمک چند نفر از معتمدان و مؤمنان، داخل سرداب شد و پس از کسب اطمینان، آیت الله مرعشی(ره) به کمک وی، از خاکریز کنار سرداب به داخل رفت و وارد محوطه بزرگی در زیر این آستان مقدس شد.
در بخش دیگری از همین کتاب آمده است که "محمد طاهر بن بهروز" و "سعید بن جلال الدین" که از شیعیان آن منطقه بودند پس از این واقعه، ده ها تن از شهدای این نبرد را با لباس های خونین در حوالی آن حضرت، دفن کردند و به وصیت خود او، در خیمه گاه شهدا، حفره ای ایجاد کردند و برای آن روزنه ای گذاشتند و برخی از شهدا را در آن حفره دفن کردند. [ سه شنبه 90/3/10 ] [ 6:29 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، صبح امروز در مراسم مشترک دانش آموختگی دانشجویان «دانشگاه افسری و تربیت پاسدار امام حسین (ع)»، با اشاره به نیاز روز افزون کشور به نیروهای «مؤمن، جهادگر، مبتکر، پرشور و بصیر» افزودند: شکست سیاستهای شیطان بزرگ امریکا در منطقه بسیار حساس خاورمیانه، و احیای نویدبخش شعارهای اسلامی در میان ملتهای به خروش آمده منطقه، تحقق بخشی از وعده های الهی به ملت ایران است که ایستادگی و ثابت قدمی در این راه، تحقق کامل نصرت الهی را به همراه خواهد آورد. [ سه شنبه 90/3/10 ] [ 6:21 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
[ سه شنبه 90/3/10 ] [ 6:14 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
به گزارش فرهنگ نیوز حضرت آیت الله بهجت (اعلی الله مقامه الشریف) از جمله نکاتی که در زمینه اخلاق مطرح میکردند و نسبت به آن عنایت داشتند این بود که میفرمودند: در همه کارها، اول از همه، مواظبت کنید آن چه را که یقین دارید، عمل کنید! تا آنچه را که نمیدانید خداوند متعال به شما عطا فرماید. این بیان ایشان برگرفته از روایاتی است که از رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) به ما رسیده، که نمونه آن از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) این است که فرمودند: هر کس به آنچه می داند عمل کند، خداوند این ارث را باقی می نهد که آن چه را نمی داند، به او می آموزد. اهل بیت (علیهم السلام) می فرمایند: شما آنچه را علم داری عمل کن خدای تعالی آن چه را علم نداری به شما خواهد داد. این یک نکتهای ظریف است که ما آن چه را که از مسلمات دین است و روشن؛ وقتی به عمل آراستیم، نتیجه این عمل صالح نیل به علم الهی است که بس با ارزش و قیمتی است. خیلی آقای بهجت حرف نمیزدند و دائمالذکر به نظر میآمدند. ایشان گاهی به مناسبتی چیزی میگفتند یا به دیگری میگفتند، و ما هم باید حواسمان جمع می بود که سریع مطب را بگیریم و استفاده کنیم. گاهی در ضمن لطایفی، نکات خیلی ظریف و دوستداشتنی را که متناسب با حال طرف بود بیان میکردند. یک روزی، شخصی در صحن مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) به آقا برخورد کرده بود. به آقا گفته بود که حضرت آقا من خودم را گم کردهام؛ میخواهم خودم را پیدا کنم، چکار کنم؟ آیت الله بهجت(رحمةالله علیه) فرموده بودند که برو در آن صحن یک اتاق و دفتری است به نام دفتر گمشدگان. بگو: من خودم را گم کرده ام، تا که در بلندگو شما را صدا کنند، ببینید آیا پیدا میشوید یا نه! منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی بهجت(رحمةالله علیه)
[ سه شنبه 90/3/10 ] [ 6:12 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
[ سه شنبه 90/3/10 ] [ 5:49 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس بیاد موندنی بده . راهب به شاگردش گفت کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و ازش خواست اون آب رو سر بکشه . [ سه شنبه 90/3/10 ] [ 5:41 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
رز سرخ:عشق بی ریا-زیبایی-شجاعت-احترام-تبریک((دوست دارم)) [ سه شنبه 90/3/10 ] [ 5:35 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ [ سه شنبه 90/3/10 ] [ 5:33 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
اما شیوه های اعدام…
متهم آخرین لحطات زندگی خود را با دلهره سپری می کند ناگهان زیر پایش خالی میشود. طناب قطور تحت وزن بدن وی که سقوط کرده است گردنش را می شکند و او را فلج میکند. در حال خفه شدن است اما بدن را نمی تواند تکان دهد زیرا فلج شده است. پس از حدود 15 دقیقه اعدامی پایین آورده میشود.
اعدامی با چشمانی بسته و یا باز انتظار می کشد. زمان چقدر کند می گذرد. آتش! شلیک میشود قبل از اینکه صدای گلوله را بشنود فشنگها در بدن او جا گرفته است….
صدای جمعیت را دارد می شنود. ترس همه وجودش را فرا گرفته انتظار تیغه شمشیر داشتن هم از آن انتظارهای سخت است. شمشیر فرود می آید و گردن اعدامی را به سرعت قطع میکند. می گویند اعدامی در لحظاتی کوتاه گردن بریده شده خودش را می بیند!
روی تخت اعدام است. افرادی می روند و می آیند. پزشک اعدام سر میرسد. اولین تزریق را داخل رگ انجام میدهد. گلویش خشک میشود. پلکهایش هم سنگین….. دیگر چیزی نمی فهمد… این روش هم اگر داروی اول اثر نکند و داروی فلج کننده و قطع کننده ضربان تزریق گردد مانند کسی که بختک در خواب بروی او افتاده است مرگی هولناک برای اعدامی به ارمغان می آورد.
اما روشهای قدیمی تر اعدام…..
7-گیوتین: در این روش با یک تیغه بزرگ که از ارتفاع سقوط میکند گردن اعدامی با سرعت قطع میشود. گفته میشود به دلیل سرعت عمل فرد اعدامی با چشمان خود گردن قطع شده اش را لحظه ای کوتاه می دیده است.
[ سه شنبه 90/3/10 ] [ 5:25 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
[ سه شنبه 90/3/10 ] [ 5:21 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]
|