سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی سروسامان


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 8:12 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

3 ماه از زمین لرزه و سونامی در ژاپن گذشت. فاجعه ای که علاوه بر وارد نمودن بیش از 310 میلیارد دلار خسارت، هزاران انسان را به کام مرگ کشاند. در این میان منطقه های مسکونی و تجاری وسیعی دچار آب گرفتگی و ساختمان های زیادی تخریب شده بودند که در طول این مدت بخشی از آن مناطق نوسازی و پاکسازی شده که تصاویر زیر گویای مقایسه ایست از امروز و 3 ماه قبل که این فاجعه به وقوع پیوست.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 7:53 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

 

به گزارش خبرنگار فرهنگ نیوز به نقل از قدس، پیش تر ها نیز خبرهای جسته و گریخته ای از مدافعان حریم سلامت و بهداشت مانند پرستاران داشتیم که بی رحمانه مورد آماج دشنه های تیز همراهان بیمار قرار گرفته و رنج معلولیت را به جان خریدند. جسارت این بزه کاران بیمار در کنار تعلل برخی از متولیان کار را تا آنجا پیش برد که خواندیم و شنیدیم از تهاجم وحشیانه به مدافع حریم اخلاق جامعه یعنی حجه الاسلام فروزش این رزمنده جبهه امر به معروف و نهی از منکر که حتی تا مرز نابینایی نیز پیش رفت. ظاهرا اکنون مجرمان جامعه آنقدر بی پروا و جسور شده که حتی از ضابطان مسلم قوه قضائیه و مجریان قانون یعنی دلاور مردان سخت کوش ناجا نیز دریغ نورزیده و آنها را بی باکانه به سلاخی می کشند !

اولین روز هفته را 23 / 3/ 90 در حالی آغاز کردم که مطابق همیشه می بایستی از بزرگراه میثاق مشهد روانه روزمرگی هایم می شدم اما ناگهان با دیدن جمعیتی و خودروی پلیسی بنا بر کنجکاوی خبرنگاری در حاشیه بزرگراه متوقف شدم. ابتدا به تصور تصادف قصد گذر داشتم اما دیدن پیکر مجروح و غرق به خون مامور نیروی انتظامی باعث شد تا حس ششمم بگوید خبری است از آن خبرها!

                             

همزمان آمبولانس اورژانس نیز از راه رسید و آن مامور وظیفه شناس بیهوش بلافاصله بر تخت قرار گرفت و میهمان ناخوانده اتاقک فلزی آمبولانس شد. سئوالاتم شروع شد اما پاسخ آن همان و بهت و حیرت بی حد و حصر من هم همان! خدایا! چه می شنوم!. یک مجرم زندانی فراری در حالیکه بر دستانش دست بند و بر پاهایش پابند نصب شده در حین انتقال به زندان با غافلگیری؛ ناگهان به مامور زحمتکش ناجا بنام «وحید اندیش» حمله ور شده و در نهایت قساوت و شقاوت با ضربات قفل فرمان و دیگر سلاح های سرد به قصد به شهادت رساندن به وی حمله ور شده تا بلکه بتواند بگریزد و بازهم مخل امنیت جامعه شود. زیاده خواهی تا کجا؟! مگر جرم این مامور ساعی که حافظ حریم امنیت ماست چیست؟!. خانواده وی چه گناهی کرده اند؟! هر چند که بنا بر فرموده سرگرد محمدی فرمانده کلانتری کاظم آباد مشهد هر لحظه آماده شهادتیم.

علی ای حال هوشیاری شهروندان عبوری از بزرگراه میثاق باعث می شود تا این مجرم فراری در اجرای نقشه شوم خود ناکام بماند و با سر رسیدن به موقع ماموران کلانتری قاسم آباد و کاظم آباد مشهد مجددا دستگیر شود. جالب آنکه این مجرم فراری بنام « ا.ج » که به اتهام حمل و نقل مواد مخدر در زندان بسر می برده پس از مرخصی که بر اساس رافت اسلامی شامل حالش شده از بازگشت به زندان خود داری می نماید که با تصمیم قاضی زندان توسط ماموران کلانتری کاظم آباد دستگیر و صبح دیروز در معیت این مامور شریف جهت گذراندن ادامه مجازات عازم زندان می شود که این حادثه تلخ رخ می دهد.
هنگامیکه در کلانتری از این محکوم فراری انگیزه اش را می پرسم چنین می گوید: مدت 7ماه از دوران حبسم به جرم حمل و نگهداری مواد مخدر مانده است و پس از سپری شدن دوران مرخصی هنگامیکه مراجعه ننمودم توسط ماموران کلانتری کاظم آباد دستگیر شدم.

                           


وی که لباس هایش نیز خون آلود است ادامه می دهد:« در حالیکه به همراه آقای وحید اندیش، افسر کلانتری کاظم آباد، با دست بند و پابند عازم زندان بودم بخاطر اینکه معتاد به مواد مخدر و کریستالی می باشم و از خماری بستوه آمده دچار جنون شده و در حالیکه متوجه رفتارم نبودم بصورت ناگهانی با وارد آوردن ضربات متوالی و بهره گیری از قفل فرمان به این مامور حمله ور شده بگونه ای که وی بیهوش شد و در حالیکه قصد فرار داشتم توسط مردم دستگیر شدم.
پس از اقدامات اولیه توسط عوامل اورژانس این مامور وظیفه شناس بخاطر شدت صدمات وارده به بیمارستان اعزام می شود اما نکته جالب دیگر هم اینکه شهروندان خشمگین حاضر در صحنه که احساساتشان از این رفتار غیرانسانی بشدت جریحه دار شده بود هنگام انتقال مجرم به خودروی پلیس قصد کتک زدنش رو داشتند که با دخالت و دعوت به آرامش توسط سروان ایلخانی معاون کلانتری کاظم آباد مشهد از اقدام خود منصرف شدند.


[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 7:19 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از فارس؛ آمار منتشر شده نشان می دهد در ماه می در مجموع 6 میلیون نفر از کاربران فیس بوک ترجیح دادند عضویت خود در این سایت را متوقف کرده و اطلاعات مربوط به خود را به طور کامل حذف کنند.
فیس بوک در ماه گذشته از عضویت 11.8 میلیون کاربر جدید خبر داد. اما تعداد اعضای جدید این سایت در ماه آوریل 13.9 میلیون و در ماه قبل از آن 20 میلیون نفر بود و همین مسئله نشان می دهد روند عضویت افراد جدید در این سایت هم کند شده است.
نکته جالب دیگر آن است که اگرچه تعداد کاربران فیس بوک در آستانه رسیدن به 700 میلیون نفر است، اما تعداد کاربران این سایت در آمریکا در حال کاهش است. چنانچه گفته شد تعداد کاربران فیس بوک در ماه می تنها در آمریکا 6 میلیون نفر کمتر شده است.
فیس بوک در ابتدای ماه می 149.9 میلیون نفر کاربر داشته که در پایان این ماه به کمتر از 149.4 میلیون نفر رسیده است. در کانادا و انگلیس هم به ترتیب 1.52 میلیون نفر و 100 هزار نفر از تعداد کاربران فیس بوک کاسته شده است.
کارشناسان معتقدند بی‏توجهی فیس بوک به لزوم حفظ حریم شخصی کاربران و احترام به حقوق و دغدغه های آنان علت اصلی این کاهش تعداد کاربر است.
مشکلات امنیتی این سایت و نفوذ مکرر هکرها و ویروس نویسان و سرقت اطلاعات شخصی کاربران از جمله دیگر مشکلات فیس بوک است.


[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 7:15 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
فرهنگ نیوز: حامد کلاهداری کارگردان جوانی است که اگر چه مدت زیادی از حضورش در سینمای حرفه ای‎ به‎عنوان کارگردان نمی‎گذرد، اما با ساخت دو فیلم بلند خود توانسته نظر‎های زیادی را به خود جلب کند. «شکلات داغ» اولین تجربه سینمایی این کارگردان بود که با وجود بهره‎گیری از بازیگران با سابقه سینما، نتوانست موفقیت چندانی کسب کند. او بعد از این تجربه به‎سراغ ساخت فیلم جنجال‎برانگیز «پایان نامه» رفت تا به گفته خودش اولین فیلم سینمایی در ژانر سیاسی را در ایران تولید کند. از آن‎جا که این روز‎ها شاهد اکران عمومی این فیلم هستیم، خالی از لطف ندیدیم که نشستی با این کارگردان جوان داشته و درباره فیلم جدیدش با او صحبت کنیم.



تا جایی‎که اطلاع داریم، ساخت فیلم «پایان‎نامه» را بر مبنای یک دغدغه شخصی عنوان کرده‎اید. این دغدغه که اتفاقا خیلی هم از آن صحبت کرده‎اید، از کجا شکل گرفته و چرا برای ساخت دومین فیلم بلند خود، به سینمای سیاسی روی آورده‎اید؟

این دغدغه‎ای که به آن اشاره کرده‎ام نشات گرفته از زمانی بود که اولین جرقه‎‎های ساخت فیلم در ذهنم زده شد. در سال 88، به‎واسطه انتخابات ریاست‎جمهوری، ما روز‎هایی را تجربه کردیم که مهمترین رویداد‎های سال‎‎های اخیر را رقم زد. انتخاباتی که در این سال برگزار شد یک اتفاق بسیار مهم در تاریخ سیاسی ما به‎حساب می‎آید و ماجراهای روز‎هایی بعد از آن به نوعی کشور را تکان داد و این نکته خیلی جالب بود که فیلم‎سازان ترسوی ما، هیچ‎کدام جرأت نکردند در این رابطه فیلم ساخته و به این حوادث بپردازند. نپرداختن به این روز‎ها فقط ترسو بودن فیلم‎سازان ما را نشان می‎دهد و چیز دیگری نیست. مگر می‎شود درباره رویدادی که در 10 سال اخیر سابقه نداشته است، فیلمی نساخت و حرفی نزد؟ همین باعث شد که به‎سراغ سوژه‎ای بروم که کسی درباره آن حرف نزده است. دغدغه‎ای که بار‎ها از آن یاد کرده‎ام، به‎خاطر این بود که احساس می‎کردم چیز‎هایی این وسط بود که نادیده گرفته شد و من دوست داشتم در این فیلم مطرح شود. این را هم بگویم که من شخصا آدم سیاسی نیستم، اما در ماجرایی که به آن پرداخته‎ام سعی کرده‎ام که با شناخت کافی پیش بروم. و چون این روزها را کاملا می‎شناسم، کاملا موشکافانه عمل کرده‎ام و حس می‎کنم که فیلم کاملا بی‎طرفانه صحبت می‎کند و سعی نکرده یک‎جانبه از جناح خاصی دفاع کند. اما به‎طور حتم من خط فکری خاص خودم را دارم و قطعا فیلم به‎سمت خط فکری من سوق پیدا کرده است.


چیزی‎که در این فیلم مطرح شده، برخاسته از یک دید هنرمندانه صرف نیست و به نوعی در فیلم مسائلی مطرح می‎شود که می‎توان آن‎ها را به‎نوعی افشای یک جریان پشت پرده تلقی کرد. این‎جا دو فرضیه به ذهن مخاطب متبادر می‎شود؛ اول این‎که این مسأله صرفا یک تحلیل شخصی است و دوم این‎که شما می‎خواهید رازی را فاش کنید. برای شما کدامیک از این دو فرضیه صحت پیدا می‎کند؟

قصه اصلی فیلم زاییده تخیل نویسنده است و مستند نیست، اما بستری که داستان در آن روایت می‎شود، بستری واقعی است. داستان خیلی ساده است، چهار دانشجو می‎خواهند به استادشان پایان‎نامه تحویل بدهند که این بک‎گراند داستان حوادث در روز‎های بعد از انتخابات است.


البته بک‎گراند نیمه اول فیلم به این صورت است و در نیمه دوم فیلم ماجرا کاملا فرق می‎کند.

بله کاملا درست است. بالأخره من هم مثل خیلی از آدم‎ها، از این ماجرا‎ها برداشتی داشتم و نظر شخصی‎ام را عنوان کرده‎ام، در این میان از یک‎سری چیز‎ها مطلع بودم، در مواردی هم تحقیق انجام داده و اطلاعاتی جمع‎آوری کرده‎ام چون می‎خواستم حرفی که در فیلم ارائه می‎دهم، اشتباه نباشد. به‎همراه تهیه‎کننده برای تحقیق و کسب اطلاع به جا‎های زیادی رفتیم تا وقتی که فیلم نمایش داده می‎شود و مخاطبان آن را می‎بینند، بتوانیم از گفته‎های‎مان دفاع کنیم. پس بهتر است جواب سئوال‎تان را به‎طور خلاصه این‎طور بگویم که آن‎چه که در فیلم مطرح شده، بخشی به‎نظرات من بر‎می‎گردد و بخشی هم به تحقیقاتی که در این زمینه انجام داده‎ایم.


متأسفانه در سینمای ما یک سری مفاهیم و عبارات معنا پیدا نکرده‎اند که یکی از آن‎ها همین فیلم سیاسی است. ما فکر می‎کنیم که اگر فیلمی بسازیم که به‎هر قیمتی یک سری حرف‎ها مطرح کند، حتی اگر از یک ساختار هنرمندانه نیز برخوردار نباشد، فیلم سیاسی است و جالب این‎جاست که هر‎کس هم به ساختار نامناسب این آثار خرده بگیرد، بلافاصله برچسب مخالفت با آن جریان سیاسی می‎خورد. برای شما سینمای سیاسی چه معنایی دارد؟

قبل از این‎که بدانیم سینمای سیاسی چه مولفه‎‎هایی دارد، باید بگویم که اصلا سینمای سیاسی در کشور ما جایی ندارد. فیلم سیاسی حتما باید دنباله‎رو یک خط فکر سیاسی باشد. متأسفانه ما فیلم اجتماعی را با فیلم سیاسی اشتباه می‎گیریم. مثلا ابراهیم حاتمی‎کیا فیلم اجتماعی می‎سازد و می‎گوید فیلم اجتماعی ساخته‎ام، اما اصرار می‎کنیم که فیلمش سیاسی است. کدام فیلم سیاسی؟ در کدام فیلم مستقیما به جناح خاصی اشاره کرده یا از شخصی نام برده است؟ سینمای سیاسی باید صراحتا به سیاست بپردازد.




به سیاست یا مصادیق سیاست؟

یعنی چه؟ چه تفاوتی برای این دو قائل هستید؟

پرداختن به مصادیق سیاسی، فیلم را تاریخ مصرف‎دار می‎کند، فیلم به‎راحتی برچسب می‎خورد، اما اصل سیاست ماندگار است و در نهایت به مخاطب بینش می‎دهد تا در مواجهه با مصداق‎‎های سیاسی بتواند از این بینش کمک بگیرد.

من هنوز هم نفهمیدم که این دو مقوله چقدر با هم تفاوت دارد؟


یک وقتی سیاست، اصول سیاسی و هر آن‎چه که در این حوزه قرار دارد، سوژه ساخت فیلم قرار می‎گیرد. در مقابل گاهی فیلمی ساخته می‎شود که وقایع سیاسی و افراد سیاسی سوژه فیلم هستند. همان‎طور که گفتم در این حالت فیلم تاریخ‎مصرف‎دار می‎شود و حتی ممکن است که دیده نشود.

خب با این توضیح باید بگویم که من گونه اول را فیلم سیاسی نمی‎دانم، چون قائل به این هستم که فیلم سیاسی، باید در نهایت صراحت حرفش را بیان کند. فیلم‎سازی که خط فکری سیاسی نداشته باشد، نمی‎تواند فیلم سیاسی بسازد و آن‎چه که ساخته می‎شود، فیلم اجتماعی است.


فیلم پایان‎نامه را تاریخ مصرف‎دار نمی‎دانی؟

فیلم پایان‎نامه به‎دلیل این‎که داستان مجزایی دارد که این داستان فی‎النفسه جذابیت‎‎های خودش را دارد، تاریخ مصرف‎دار نیست.




اما به‎نظر فیلم‎نامه پایان‎نامه با پیش فرض این‎که مخاطبان این فیلم در جریان حوادث بعد از انتخابات بوده‎اند نوشته شده، هرچند که به‎عنوان بستری برای روایت درام اصلی نیز استفاده شده، اما بالأخره یک پایه آن بر اساس داشته‎‎های مخاطب در این مورد قرار گرفته است.

یک عنصر مهم در تصمیم‎گیری برای ساخت هر فیلم، تهیه‎کننده است و در این رابطه ما جمیع نظرات را در نظر می‎گرفتیم. کارگردان زور دارد و اتفاقا زورش هم زیاد است، اما نمی‎توان زور تهیه‎کننده را نادیده گرفت. من اعتقاد داشتم که این فیلم خیلی بیشتر از این باید به حوادث بعد از انتخابات بپردازد، اما با توجه به جمیع نظرات، به همین حد بسنده شد.


در ابتدای صحبت به دوپاره بودن فیلم اشاره کردم. در نیمه اول، انتخابات و حوادث پس از آن، در بک‎گراند است، اما در نیمه دوم این حوادث مسأله اصلی فیلم می‎شود و موضوع رساندن پایان نامه به حاشیه می‎رود. برخلاف این محتوا از لحاظ ساختاری یک رویکرد متفاوت می‎بینیم؛ در 10 دقیقه اول که شخصیت‎‎ها معرفی می‎شوند، تصاویری صریح از حوادث بعد از انتخابات داریم، اما در نیمه دوم که قرار است این ماجرا به‎صورت مسأله فیلم دربیاید، فضا کاملا انتزاعی می‎شود و در مقاطعی حتی هیچ آکسسواری در صحنه نمی‎بینیم.

قرار بود ما در ابتدای فیلم، مخاطب را به این دید برسانیم که وقایع دارد در زمان انتخابات می‎گذرد، مضاف بر این‎که ماجرای کل فیلم در یک صبح تا شب اتفاق می‎افتد. پس ما صبح را به نشان دادن حوادث پس از انتخابات اختصاص دادیم و شب هم مثل همه شب‎‎های آن روز‎ها که اتفاق خاصی رخ نمی‎داد، خالی از اتفاق بود؛ و به‎نظر من حتی خالی بودن خیابان‎‎ها در انتهای فیلم کاملا منطقی بود.


البته در یک شرایط عادی این‎طور است، در سکانس‎‎هایی که چپ شدن ماشین و شلیک گلوله داریم، هیچ عکس‎العملی از محیط دیده نمی‎شود و این کمی غیرعادی است...

می‎خواهم این را بدانم که اگر ساعت 3 صبح در خیابان حجاب یک گلوله شلیک شود، چقدر طول می‎کشد تا اولین نفر به آن‎جا برسد؟ مطمئن باشید که زمان زیادی لازم است. البته من فکر می‎کنم که منظور شما این است که مثلا بد نبود که یک ماشین نگه دارد و ببیند که چه اتفاقی افتاده است، ولی این را باید بگویم که چون من می‎خواستم حوادث به‎گونه‎ای باشد که در نهایت به کمدی تبدیل نشود، باید شرایط مخاطب در ایران را هم در نظر بگیریم. مخاطب ما به دیدن سینمای گانگستری عادت ندارد و برایش عادی نیست که بخواهد چنین فیلمی را در سینما ببیند در حالی‎که چنین اتفاقاتی در واقعیت رخ می‎دهد، اما مخاطب به تصویر سینمایی‎اش عادت ندارد. برخی از دوستان که فیلم را دیده بودند انتقاد داشتند که مگر این‎جا آمریکا است که در خیابان به همین راحتی گلوله شلیک می‎شود؟ من جواب دادم که پس این‎همه آدمی که مردند چطور کشته شدند؟ با چه وسیله‎ای کشته شدند؟ این‎ها واقعی است، اما بیننده ما به دیدن این نوع سینمای گانگستری آن هم از نوع سیاسی‎اش عادت ندارد.


نقش نویسنده در این میان چه بود؟

نویسنده ما کمی هالیوودی فکر می‎کند و به شخصه در برخی جا‎های فیلم با او اختلاف‎نظراتی داشتم، چراکه او برای توضیح یک واقعه، به گزیده‎گویی و کم‎گویی بسنده می‎کند و مثل فیلم‎‎های هالیوودی به مخاطب اطلاعات عرضه می‎کند، در حالی‎که من این‎طور فکر نمی‎کنم. درباره این‎که چرا فیلم در نیمه دوم ماجرای سیاسی‎اش را از دست می‎دهد، تعمدی در کار بوده و خواستیم که از ماجرای سیاسی فاصله بگیریم. البته می‎خواستیم در تیتراژ پایانی از این استفاده کنیم که مثلا رسانه‎‎های خارجی این چهار نفر را به‎عنوان کشته‎شدگان حوادث انتخابات معرفی می‎کنند. حتی این صحنه را گذاشتیم، ولی نهایتا پشیمان شدیم...


یک‎جا‎هایی فیلم خیلی هالیوودی می‎شود و حتی در جایی می‎بینیم که شخصیت منفی مثل ترمیناتور خودش را مداوا می‎کند! فیلم می‎توانست یک فیلم سیاسی باشد، اما در نیمه دوم که فضای اکشن و هالیوودی بر آن حاکم می‎شود و شخصیت‎‎ها و فضا کاملا انتزاعی است، نمی‎توان مطمئن بود که یک فیلم سیاسی دیده‎ایم.

ما نخواستیم که خیلی گل درشت بگوییم که آقای فرهودی کیست و یا این‎که به کجا وصل است، ما در کل فیلم یک دیالوگ گل درشت داشتیم که دو تا ترور انجام دهیم که من از این هم پشیمان هستم. اتفاقا به‎نظر من حرف‎‎هایی را که باید بگوییم، کامل بیان کرده‎ایم در دقیقه 40 تا 50 فیلم که این‎ها وارد ویلا می‎شوند، من چند تا دیالوگ گذاشته‎ام که مخاطب بفهمد که فرهودی کیست و به چه آدم‎‎هایی وابسته است و حتی در یک قسمتی به آقازاده‎‎ها و مسئولانی که پشت این ماجرا‎ها هستند و آن را حمایت می‎کنند نیز اشاره کرده‎ایم و این را به مخاطب فهمانده‎ایم که اگرچه دست خارجی‎‎ها در این مسائل دخیل است، اما تا آقازاده‎‎ها و مسئولان گردن کلفت به آن‎ها کمک نکنند، هیچ اتفاقی در این مملکت رخ نمی‎دهد. ماجرای این فیلم همین است که ما هم خیلی ظریف به آن پرداخته‎ایم. دیگر چه باید می‎گفتیم؟

ولی من روی این قضیه اصرار دارم که ارزش‎گذاری روی آدم‎‎های این فیلم از نوع سیاسی نیست، بلکه از نوع آدم خوب و آدم بد کلاسیک است؛ این دیگر فیلم سیاسی محسوب نمی‎شود. به‎رغم زمینه‎سازی که در نیمه ابتدایی فیلم به‎وجود آمد، زمانی‎که موقع نتیجه‎گیری فرامی‎رسد، یکباره همه چیز به حال خودش ر‎ها می‎شود و قبول کنید که جذابیت اولیه فیلم، به‎دلیل گیر افتادن در فضای هالیوودی، در نیمه دوم آن زائل شده است.

به من بگویید که علی اوسیوند که در این میان جان روزبه را نجات می‎دهد کیست؟

ما فقط یک بک گراند از او داریم که به وزارت اطلاعات وابسته است.
خب در نهایت همین آدم موفق می‎شود که جان یک نفر را نجات بدهد و این نشان می‎دهد که بالأخره وزارت اطلاعات توانست با ورود به موضوع، حداقل جان یک‎نفر را نجات دهد و این یعنی یک پایان سیاسی.


بازهم فیلم سیاسی می‎سازی؟

ممکن است، اما فیلم بعدی‎ام یک کار کمدی - اجتماعی است.

منبع: نشریه پنجره


[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 7:12 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

مدتی است استفاده از نمادها و علائم شیطان پرستی در سطح شهرستان دماوند و رودهن رو به افزایش است که این مسئله نشان می‌دهد دشمن به اهمیت کار فرهنگی در شهرهای کوچک بیش از ما واقف است.

به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از «خبرگزاری دانشجو»، شنیده ها حاکی است، اخیرا در سطح شهر آبسرد شهرستان دماوند، مواد خوشبو کننده ای به نام ZAX توزیع شده که نماد شیطان پرستی بر روی آن وجود دارد.

هر چند اقدامات انتظامی و برخورد قهرآمیز با حرکت هایی که تضعیف فرهنگ بومی را در دستور کار دارد لازم و ضروری است، اما این مسئله باعث نمی شود اهمیت فعالیت های فرهنگی سالم و در جهت اهداف نظام، بخصوص در مناطقی که از شهرهای بزرگ و حجم بالای اطلاعات دور است، نادیده گرفته شود؛ مسئله ای که دشمنان به خوبی به آن واقفند و اغلب برنامه های فرهنگی خود را از این مناطق شروع می کنند.


[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 7:8 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

 مقام‌های آمریکایی می‌گویند سایت سنای این کشور مورد حمله هکرها قرار گرفته و دستور داده‌اند تدابیر امنیتی موجود مورد بررسی قرار گیرد.به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از «خبرگزاری دانشجو» به نقل از خبرگزاری ها، در آمریکا اعلام شد که هکرها به تارنمای مجلس سنای آمریکا نفوذ کرده‌اند.یک مقام آمریکایی گفت که این حادثه مشکلاتی ایجاد کرده اما هکر ها نتوانسته اند وارد بخش های حساس سایت بشوند و اطلاعات شخصی کارکنان را سرقت کنند.روز دوشنبه یک گروه که خود را «لولز سکوریتی» می نامد مسئولیت رخنه به سایت عمومی سنا و همچنین تارنمای شرکت سونی بر روی شبکه‌ اینترنت را برعهده گرفت.

 

 

آنها اعلام کردند که موفق شده اند به اطلاعات سنا دست پیدا کند.

دولت آمریکا اخیرا اعلام کرد که حمله سایبری را نوعی اعلام جنگ می داند و حق حمله تلافی جویانه با استفاده از ابزار متعارف را برای خود محفوظ می دارد.

 این گروه اسنادی را در پایگاه اینترنتی خود منتشر کرده است که می گویند نمونه کوچکی از بخشی از اسناد داخلی سنای امریکاست.


[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 7:6 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

روزنامه اسرائیلی معاریو نوشت: جاسوس دستگیر شده در مصر جوانی یهودی الاصل است که با پاسپورت آمریکایی وارد مصر شده است.

به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از «خبرگزاری دانشجو» به نقل از پایگاه خبری الاهرام مصر، روزنامه معاریو نوشت: جاسوس دستگیر شده در مصر جوان یهودی الاصل است که سال 2005 از آمریکا به اسرائیل مهاجرت کرده و با پاسپورت آمریکایی وارد مصر شده است.

این روزنامه رژیم صهیونیستی در ادامه عنوان می کند: ایلان گرابیل سال 2004 از آمریکا به اسرائیل می رود و وارد دانشگاه بن گوریون می شود که طبق برنامه باید یک سال در این دانشگاه که در منطقه بئر سبع بوده، تحصیل می کرده است.

این روزنامه نوشت: وی طبق دستور به آمریکا باز می گردد، و در دسامبر 2005 به صورت رسمی و دائمی به اسرائیل مهاجرت می کند و به گردان چتربازی ارتش اسرائیل می پیوندد.
 لازم به ذکر است این فرد در جنگ 33 روزه لبنان در سال 2006 حضور داشته و دچار جراحات جدی بدنی می شود.
دوست این جاسوس اسرائیلی در مصاحبه با روزنامه یدیعوت احارنوت گفت: ایلان وقتی به اسرائیل آمد، شروع به آموختن زبان عربی کرد و برای یادگیری لهجه عامیانه به روستاهای فلسطینی رفت و آمد می کرد.


[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 7:3 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

جلسه محاکمه قاتل شهید حسین غلام‌کبیری، اولین شهید فتنه 88 صبح امروز در دادگاه کیفری استان تهران آغاز شد.
به گزارش  فارس، جلسه محاکمه قاتل شهید حسین غلام کبیری، اولین شهید حوادث فتنه سال 88، از دقایقی قبل در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی عزیز محمدی آغاز شد.
حسین غلام‌کبیری، بسیجی جوانی بود که در تاریخ 25 خرداد سال 88 در منطقه سعاد‌ت‌آباد از سوی خودروی پرایدی مورد حمله قرار گرفت و یک روز بعد در یکی از بیمارستان‌های تهران به علت شدت جراحات وارده به شهادت رسید. 


[ سه شنبه 90/3/24 ] [ 7:0 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
[ دوشنبه 90/3/23 ] [ 8:42 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب


بازدید امروز: 111
بازدید دیروز: 1152
کل بازدیدها: 19896716

طلایه دار