سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی سروسامان

برای دیدن تصاویر در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید .


[ چهارشنبه 91/4/7 ] [ 7:34 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم

هفته‌ى قوه‌ى قضائیه و این دیدار سالیانه، فرصت مغتنمى است براى اینکه هم تجلیلى بکنیم از شهید بزرگوار و عزیزمان، شهید بهشتى و شهداى هفتم تیر ـ که بحمداللّه‌ قوه‌ى قضائیه‌ى ما مفتخر است به اینکه سالروز خود را در یک چنین مناسبت پرمغز و پرمعنائى قرار داده است ـ و هم تشکر کنیم، تقدیر کنیم، اظهار اخلاص کنیم به تلاشهاى وسیع و مستمر عزیزانِ فعال در قوه‌ى قضائیه؛ قضات محترم، کارکنان گوناگون، مدیران برجسته، و شخص محترم رئیس قوه‌ى قضائیه، جناب آقاى آملى، که بحمداللّه‌ از لحاظ فکر و علم و نشاط کار و ابتکار و بسیارى از خصوصیات مهمِ در مدیران کلان، برجسته هستند. یاد آن عزیزان را گرامى میداریم و بخصوص شهید بهشتىِ بزرگوار را تجلیل میکنیم، احترام میکنیم. ایشان حقا و انصافا شخصیت بزرگى بودند، برجسته بودند و در همان دورانِ محدودِ مدیریت بر قوه‌ى قضائیه، بناهاى مستحکمى را بنیانگذارى کردند، پایه‌گذارى کردند؛ و این به نام این بزرگوار خواهد ماند؛ و عبرتى است براى ما، که سعى کنیم با تلاش و با ابتکار، از زمانهاى محدود استفاده کنیم براى کارهاى بزرگ و ماندگار. همچنین همصدا و همسخن با رئیس محترم قوه‌ى قضائیه، از شما کارکنان محترم قوه، مدیران ارشد، مدیران میانى، قضات محترم و پاکدامن و شریف تشکر میکنیم و امیدوار هستیم که این تلاشها و همتهاى شما بتواند مسئله‌ى اساسى کشور را که اجراى عدالت قضائى در سرتاسر کشور است، تحقق ببخشد.

اگر ما بخواهیم همه‌ى آرزوهاى خودمان را در مورد مسئله‌ى قضاء در کشور، در یک جمله خلاصه کنیم، این کلمه‌ى «ارتقاء قوه‌ى قضائیه» محصول این خلاصه‌گیرى است. ما باید قوه‌ى قضائیه را به طور دائم ارتقاء ببخشیم. همه‌ى این گزارشهاى خرسند کننده‌اى که چه امروز شنیدیم و چه آنچه که در گزارشهاى مکتوب و شفاهى به ما میرسد، به جاى خود در خور تقدیر و سپاس است؛ لیکن آنچه که متوقع است، ارتقاء قوه‌ى قضائیه است به معناى کفایت عدل قضائى در کشور؛ این هم ممکن نخواهد شد، حاصل نخواهد شد، مگر آن وقتى که انسان خروجى‌هاى آن را مشاهده کند. همه‌ى این مقدمات براى این است که در جامعه‌ى ما عدالت قضائى تحقق پیدا کند. اگر عدالتِ قضائى شد، مفاسد برچیده خواهد شد، افراد ناصالح از دست‌اندازى به مراکز حیاتى جامعه دستشان کوتاه خواهد شد؛ صلحاء در مراکزى که شایسته‌ى آن هستند، قرار خواهند گرفت. همه‌ى اینها بسته به تمامیت و کمال قوه‌ى قضائیه است. واقعا اگر نظام اسلامى بتواند قوه‌ى قضائیه را آنچنانى که نظر اسلام است، آنچنانى که در منابع دینى و فقهى ما مطرح شده است، بسازد و سامان بدهد، اکثر مشکلات جامعه‌ى ما ـ و هر جامعه‌اى ـ برطرف خواهد شد؛ مشکلاتى که ناشى از طغیانهاست، ناشى از خودخواهى‌هاست، ناشى از تعدى‌ها و تعرضهاست، برطرف خواهد شد. بنابراین هدف باید ارتقاء قوه‌ى قضائیه باشد. به هیچ حدى نباید قانع شد، تا آن وقتى که برسیم به سقف مطلوب. باید به سقف مطلوب برسیم. و به نظر من اگرچه این راهى طولانى است، اما قابل وصول است. اینجور نیست که ما بگوئیم خودمان را و دیگران را داریم به یک آرزوى دست‌نیافتنى دعوت میکنیم؛ نه، قابل وصول است. شما میتوانید. در کشور، ظرفیت و استعداد یک چنین چیزى وجود دارد. باید با تلاش، با ابتکار، با خسته نشدن، با به‌کارگیرى امکانات و اشخاص و شخصیتهاى داراى ظرفیت، این راه را پیمود و پیش رفت.

براى مجموعه‌ى این کار، زیرمجموعه‌هائى وجود دارد، که به بسیارى از آنها رئیس محترم قوه اشاره کردند؛ و من خرسندم از اینکه مى‌بینم توجه به این نقاط لازم وجود دارد، تلاشهائى هم براى آنها انجام گرفته ـ همچنان که در این گزارش مشهود بود؛ و چقدر خوب است که این گزارش و امثال آن در معرض افکار عمومى هم قرار بگیرد و معلوم بشود که این کارها دارد انجام میگیرد یا انجام گرفته است ـ لیکن من دو سه تا نکته را مورد تأکید قرار میدهم.

یکى مسئله‌ى برنامه‌ى جامع است، که ایشان اشاره کردند. اگر قوه‌ى قضائیه براى ارتقاء خود، براى آن سرمنزلى که میخواهد به آن دست پیدا کند و برسد، یک برنامه‌ى جامع و کامل و دقیق و همه‌جانبه نداشته باشد، پیمودن این راه یا ممکن نیست و با تناقضهاى گوناگونى مواجه خواهد شد، یا بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین برنامه‌ى جامع لازم است. این کارِ بزرگى است. رئیس محترم قوه در اولِ قبول این مسئولیت هم همین را گفتند و اعلام کردند. البته در آخرین گزارشى که به من دادند، گفتند اخیرا برنامه‌ى پنجساله ابلاغ شده؛ لیکن حالا در بیانات ایشان شنیدیم که بناست ابلاغ کنند. این کار نباید تأخیر بیفتد. این کار، بسیار کار مهمى است. برنامه‌ى جامع، اساسى‌ترین کارهاست.

نکته‌ى اساسى این است که تهیه‌ى برنامه‌ى جامع، یک مسئله است؛ باز کردن مسیرهاى تحقق و عملیاتى شدن این برنامه، یک مسئله‌ى دیگر است. نباید به مجرد اینکه برنامه تنظیم شد و ابلاغ شد، احساس آسودگى کنیم؛ بگوئیم خب، این کار بزرگ انجام گرفت؛ نه، برنامه‌ى جامع، یک نسخه است؛ این نسخه باید پیچیده بشود، تکلیف اجزاء آن به طور دقیق مشخص بشود و مصرف بشود. در بخشهاى مختلف بایستى این پیگیرى بشود تا این برنامه‌ى جامع تحقق پیدا کند و عملیاتى شود.

به نظر من، در عملیاتى کردن برنامه‌ى جامع و هر آنچه که در داخل این برنامه هست ـ که من به دو سه نکته‌ى دیگر اشاره خواهم کرد ـ لازم است شتاب صورت بگیرد. توصیه به شتابزدگى نمیکنیم؛ اما شتابنده بودن حرکت، غیر از شتابزدگى است؛ با حوصله، با دقت، اما بدون تأخیر. یعنى «عدم تأخیر» را به عنوان یک اصل باید در کارها قبول کنیم. تأخیر باید تحقق پیدا نکند. طبق اصطلاحات رائج در اخلاقیات اسلامى، تسویف ـ «سوف افعل، سوف افعل»؛ خواهم کرد ـ نباید باشد؛ باید انجام بگیرد. آن وقتى که به نقطه‌ى تشخیص و تحقیق رسیدیم، باید بلافاصله در اجرا اقدام بشود و تأخیر نبایستى صورت بگیرد.

یک نکته‌ى دیگرى که من در مورد ارتقاء قوه‌ى قضائیه عرض میکنم ـ البته قبلاً هم بارها مورد تأکید قرار گرفته، لیکن چون مهم است، تکرار میکنیم ـ مسئله‌ى اتقان احکام است. احکام دادگاه‌ها بایستى مطلقا از سهل‌انگارى و سهل‌گیرى به دور باشند. شما به عنوان یک قاضى محترم، حکمى که صادر میکنید، باید جورى باشد که اگر این حکم بنا باشد در معرض دیدِ متخصصین امور فقهى و حقوقى قرار بگیرد، شما هیچ دغدغه‌اى نداشته باشید؛ مطمئن باشید به این حکمى که صادر کرده‌اید. قاضى وقتى از دانش لازم برخوردار است و مراقب کار خود و حکم خود هم هست، باید جورى باشد که همان وقتى که این حکم صادر شد، حاضر باشد آن را در معرض دیدِ همه‌ى کارشناس‌ها و متخصصین قرار بدهد و بتواند از حکمِ خودش دفاع کند. اتقان حکم باید اینجور باشد. اندک سستى و ضعف در حکم، به کل بناى دستگاه قضائى ضربه وارد میکند. یک وقتى عرض کردیم؛ نقض مکرر احکام دادگاه‌هاى بدوى در دادگاه‌هاى تجدیدنظر یا در دیوان عالى کشور، نشان دهنده‌ى این است که یا احکام دادگاه‌هاى بدوى از لحاظ محتوائى نقص دارند و از اتقان برخوردار نیستند، یا از لحاظ شکلى نقص دارند و مقررات رعایت نشده. تصمیم بر این معنا بایستى در سرتاسر قوه رواج داشته باشد و مورد اذعان و قبول و پیگیرى باشد که احکام، اتقان داشته باشند.

یک مسئله‌ى مهم در مسائل قوه‌ى قضائیه، مسئله‌ى زندانهاست. زندان، یک مجازات است. محبوس کردن انسان، محدود کردن او، یکى از مجازاتهائى است که در قانون جزائى ما هست، در مواردى در فقه اسلامى هم وجود دارد؛ ایرادى هم ندارد. ما باید کارى کنیم که اولاً این چیزى که به عنوان جزاى عمل و مجازات براى افراد تحقق پیدا میکند، در غیر موارد مجازات، مطلقا تحقق پیدا نکند. البته در قانون مواردى هست که در صورت توجه اتهام، به خاطر دلائلى، بازداشتهاى موقتى انجام میگیرد؛ اما در این بازداشتها، «موقت بودن» به معناى دقیق کلمه و به آن معنائى که روح قانون متوجه به آن است، باید رعایت شود. ممکن است کسى بگوید خب آقا، پنج ماه، شش ماه هم «موقت» است دیگر. بله، ده سال هم به یک معنا «موقت» است؛ اما آن قانونى که موقت بودن بازداشت را قید میکند، کوتاه بودن این زمان در آن مندرج است. یعنى چون چاره‌اى نیست و ناچاریم به خاطر این اتهام، به خاطر دلائل و استدلالى که پشت این حرف هست، بایستى قبل از اثبات جرم، زندانى شود، لیکن باید در کوتاه‌ترین زمان، آن هم با رعایت شرائط قضائى انجام بگیرد. این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد.

در مواردى که مشکلات، مشکلات مالى است و اعسار وجود دارد ـ یکى از بحثهائى که با دوستان داشتیم، این بوده است که آیا باید اعسار اثبات شود تا اینکه مجازات برداشته شود؟ این مسئله مشکلاتى را به دنبال خواهد داشت ـ در آن مواردى که جرمى به معناى واقعى کلمه اتفاق نیفتاده است، نباید ما متوسل به زندان شویم. در مجموعه‌ى قوه‌ى قضائیه کارى کنید که مجازات زندان به حداقل برسد؛ این احتیاج دارد به تدبیر. البته تدابیرى اتخاذ شده؛ بعضى درست، بعضى نادرست ـ که نمیخواهیم وارد جزئیات و مسائلش بشویم ـ  لیکن مجموعا زندان یک پدیده‌ى نامطلوب است؛ مشکلات زندان، تبعات زندان، تبعاتى که براى خود زندانى پیش مى‌آید، تبعاتى که براى خانواده‌ها پیش مى‌آید، تبعاتى که براى محیط کار پیش مى‌آید. بنابراین سیاست قوه‌ى قضائیه را این قرار بدهید و دنبال کنید؛ فکر کنید، راه پیدا کنید، علاج‌جویانه؛ یکى باید این باشد که مسئله‌ى زندان حل شود؛ هم از جهت اینکه جنبه‌ى مجازاتىِ زندان تبدیل نشود به یک شى‌ء دیگر؛ دوم اینکه هرچه ممکن است، مجازات زندان کاهش پیدا کند و تبدیل بشود به مجازاتهاى دیگر، تا تبعات زندان دامنگیر جامعه نشود.

یک مسئله‌ى دیگرى که در مورد قوه‌ى قضائیه مهم است ـ البته مخاطب این، فقط قوه‌ى قضائیه نیست؛ بیشتر، دستگاه‌هاى تبلیغاتى‌اند ـ مسئله‌ى آبروى اشخاص است. خیلى باید مراقب حفظ آبروى اشخاص بود. شریعت اسلامى عِرض مؤمن را در ردیف جان او قرار داده. نباید قوه‌ى قضائیه، دستگاه‌ها، دادگاه‌ها و دستگاه‌هاى ادارى قوه‌ى قضائیه، تحت تأثیر جوسازى تبلیغات رسانه‌ها قرار بگیرند. خب، رسانه‌ها انصافا در این زمینه مشکلاتى دارند؛ بخصوص حالا که این پایگاه‌هاى رایانه‌اى راه افتاده، مشکلاتى وجود دارد؛ یعنى خیلى امورِ لازم‌الرعایه، رعایت نمیشود؛ حقیقتا اینجور است؛ این جزو نواقص زندگى ماست، نواقص کار ماست. خب، این در جاى خود علاج دیگرى دارد؛ علاج مسئله‌ى شایعات و کارهائى که در مطبوعات و غیر مطبوعات انجام میگیرد، مقوله‌ى جداگانه‌اى است؛ اما قوه‌ى قضائیه نباید تحت تأثیر قرار بگیرد. اگر چنانچه همه‌ى مطبوعات، همه‌ى پایگاه‌هاى رایانه‌اى که فضا درست میکنند، جو درست میکنند، افکار عمومى میسازند، به یک سمتى هل دادند، قوه‌ى قضائیه، آن دادگاه خاص یا دادسرائى که حالا مسئول پیگیرى یک پرونده است، بایستى کار خودش را انجام بدهد؛ هیچ تحت تأثیر نباید قرار بگیرد. این نکته‌ى بسیار اساسى‌اى است. اسم آوردن از متهمین، قبل از اثبات جرم، یا اسم نیاوردن، اما جورى بیان کردن که مثل اسم آوردن است، اینها اشکال دارد، ایراد دارد؛ اینها ارتقاء قوه‌ى قضائیه و دستگاه قضاى کشور را یقینا دچار اختلال میکند. این هم یک نکته است که حتما بایستى مورد توجه قرار بگیرد.

یک مسئله‌ى دیگرى که در قوه‌ى قضائیه هست ـ و دیدم که مورد توجه رئیس محترم قوه هم هست؛ لیکن باید روى این، کار جدى‌ترى انجام بگیرد ـ مسئله‌ى کادرسازى براى مناصب مدیریتى و مناصب بالاى قوه‌ى قضائیه است؛ تربیت انسانهاى صالح، بخصوص براى مناصب مدیریتى؛ والاّ در مجموعه‌ى قوه، امر خیلى لازم و مهمى است. از حوزه‌ها، از دانشگاه‌ها باید استفاده بشود. شخصیتهاى برجسته بحمداللّه‌ کم نیستند، استعدادهاى جوشان در جامعه‌ى ما کم نیست. این هم یک مسئله است که باید مورد توجه قرار بگیرد. ان‌شاءاللّه‌ براى این، کار بشود، سرمایه‌گذارى بشود، برنامه‌ریزى بشود.

یک نکته هم که به نظر من نکته‌ى اساسى‌اى است ـ اگرچه به کارکرد قوه‌ى قضائیه ارتباط پیدا نمیکند، اما به حرکت و مسیر کلى قوه، چرا، ارتباط پیدا میکند ـ همکارى قوا با یکدیگر است؛ امروز کشور به این احتیاج دارد.

من به شما عرض کنم؛ امروز قدرتهاى زورگوى عالم به این نتیجه رسیده‌اند که باید همه‌ى توان خودشان را صرف کنند، شاید بتوانند ضربه‌اى، خدشه‌اى بر جمهورى اسلامى وارد کنند. یعنى شیطان همه‌ى نیروهاى خود را متمرکز میکند براى مقابله‌ى با این حرکت عظیمى که وجود جمهورى اسلامى و بقاء جمهورى اسلامى و پیشرفت جمهورى اسلامى در دنیا به وجود آورده است. این را اگرچه اقرار نمیکنند، اما تشخیص میدهند. این بیدارى‌اى که در دنیاى اسلام به وجود آمده است، این شوق و میلى که در توده‌هاى مردم نسبت به آرمانهاى اسلامى و هدفهاى اسلامى به وجود آمده، تشخیص میدهند که این به خاطر حضور جمهورى اسلامى در افکار عمومى دنیاى اسلام است. هر کار علمىِ مهمى که شما انجام میدهید، هر موفقیت اجتماعى یا سیاسى‌اى که شما به دست مى‌آورید، هر حرکت عظیم اجتماعى‌اى که در داخل کشور انجام میگیرد ـ از قبیل انتخاباتهاى پرشور ـ هر ایستادگى و مقاومتى که جمهورى اسلامى در مقابل زورگوئى‌هاى استکبار انجام میدهد که در دنیاى اسلام منعکس میشود، هر کدام از این کارهاى بزرگ یک مشوقى است براى ملتها که بر پایه‌ى اسلام دنبال استقلال باشند. ملت ایران، اسلام را به عنوان پرچمى براى پیشرفت ملتها معرفى کرده؛ این را دشمنان میفهمند؛ لذا متمرکزند براى اینکه این کانون اصلى را از رونق بیندازند. همه‌ى این جنجالهائى که در قضایاى مختلف ملاحظه میکنید ـ در قضیه‌ى حقوق بشر، در قضیه‌ى انرژى هسته‌اى و بقیه‌ى قضایا ـ به خاطر این مقابله است. البته اسم خودشان را هم میگذارند «جامعه‌ى جهانى»! جامعه‌ى جهانى نیست؛ چند تا قدرت زورگوى دنیایند؛ آمریکاست و چند قدرت دنبال‌روِ آمریکا در این گوشه و آن گوشه‌ى دنیا.

در مقابله‌ى با جمهورى اسلامى، همه‌ى تلاش خودشان را دارند به کار میبرند؛ هدف هم این است که نظام مقدس جمهورى اسلامى را از پشتیبانى مردم ـ از این پشتوانه‌ى عظیم ـ محروم کنند. این تحریمها و اینها که مشاهده میکنید، هدف اصلى‌اش این است. البته بدروغ ادعا میکنند که هدف تحریمها، مردم نیستند: میخواهیم به مردم ضربه وارد نیاید. مثل بقیه‌ى ادعاهاشان، این هم دروغ و فریب و خدعه است. نه؛ اتفاقا هدف اصلى، مردمند. فشارها براى این است که مردم را به ستوه بیاورند، مردم را دچار مشکلات کنند، تا از نظام جمهورى اسلامى دل ببُرند؛ رابطه‌ى قلبى آنها با نظام جمهورى اسلامى قطع شود. البته به فضل الهى، به حول و قوه‌ى الهى، در این میدان هم شکست خواهند خورد. مردمِ ما را نمیشناسند، مسئولینِ ما را نمیشناسند. این خدعه‌ى دشمن، براى مردم افشاءشده است؛ میدانند که امروز هدف این است که مردم را خسته کنند؛ لذا مشاهده میکنید، ملاحظه میکنید که پافشارى مردم و حضور مردم در میدانهاى مختلف، پرشورتر است. مسئولین هم مشغولند. حقا و انصافا مسئولین در مقابله‌ى با تلاش دشمن، تلاش خودشان را دارند میکنند.

امروز آمریکا همه‌ى نیروى خود را متمرکز کرده است براى اینکه بتواند به خیال خود جمهورى اسلامى را محاصره‌ى اقتصادى کند. خودشان محاصره‌اند، خودشان دچار مشکلند. امروز اروپا و آمریکا دچار مشکلات اساسى و غیر قابل حلند؛ حقیقتا هم مشکلات آنها قابل حل نیست. وضع آنها با وضع ما فرق میکند. ما بحمداللّه‌ همه چیز داریم. ما امکانات داریم، ثروت داخلى داریم، مردمِ خوب داریم، منابع مالى داریم، منابع انسانى داریم، بدهکارى جهانى نداریم. امکانات کشور، امکانات بسیار خوبى است. اذیت دشمن، تلاشى که دشمن میکند، براى این است که بتواند دسترسى جمهورى اسلامى را به این امکانات کاهش بدهد. تلاش مسئولین ما هم این است که این توطئه‌ى دشمن را خنثى کنند؛ ان‌شاءاللّه‌ موفق هم میشوند، تلاش خوبى هم دارد انجام میگیرد.

در یک چنین شرائطى، آنچه که براى کشور ما لازم، فریضه و قطعى است، این است که همه‌ى دستگاه‌هاى مسئول در کشور براى مقابله‌ى با این تمرکز دشمن، دست به دست هم بدهند؛ اینها در اینجا بر نقطه‌ى حق تمرکز کنند. هرگونه واگرائى نیروها از یکدیگر، واگرائى قواى سه‌گانه از یکدیگر، به ضرر کشور است، به ضرر نظام است. همه باید با هم همکارى کنند، همه باید به هم کمک کنند. دولت، مجلس، قوه‌ى قضائیه، همه در یک جبهه قرار دارند؛ آن جبهه، جبهه‌ى دفاع از اسلام است؛ دفاع از ملت عزیز و شریف است؛ دفاع از استقلال کشور است؛ دفاع از هویت انقلاب است، که به ملت ما و مردم ما هویت داد، بلکه به امت اسلامى هویت داد. امروز اهداف برجسته‌ى ما اینهاست. لذا باید همکارى انجام بگیرد.

بعضى از بگومگوها، بعضى از خدشه‌هائى که در کار یکدیگر میکنیم، کاملاً قابل خط خوردن از صفحه‌ى همکارى‌هاست؛ اینجور نیست که یک چیزِ اساسى و اصولى باشد؛ غالبا توهّمات است. شما به عنوان قوه‌ى قضائیه، سهم خودتان را به طور کامل ایفاء کنید.

اگر چنانچه هر یک از بخشهاى مختلف کشور، کار خودشان را متوقف کنند به کار طرف مقابل و طرفهاى مقابل، هیچ کارى انجام نخواهد گرفت. ما بگوئیم چون دیگرى به وظیفه‌ى خودش عمل نکرده، ما هم کم بگذاریم، کوتاه بگذاریم؛ نه، ما وظیفه‌ى خودمان را به طور کامل انجام بدهیم. این، علاوه بر اینکه یک اداى وظیفه‌ى الهى و اداى حق الهى است، کمک هم میکند به این که دیگران هم وظیفه‌ى خودشان را به طور کامل محقق کنند و انجام بدهند.

این توصیه‌ى ماست؛ امیدواریم که ان‌شاءاللّه‌ خداوند متعال به شما، به ما، به همه‌ى آحاد مسئولین توفیق بدهد که حق بزرگ این ملت را ان‌شاءاللّه‌ ادا کنند و حق بزرگ اسلام را ادا کنند. مطمئن باشید که موفق هم خواهید شد. خداى متعال وعده فرموده است و وعده‌ى الهى هیچ تخلفى ندارد و مسلّما وعده‌ى الهى تحقق پیدا خواهد کرد. وعده‌ى الهى، نصرت حق و اهل حق است. کسانى که در راه حق تلاش میکنند، خداى متعال، هم به اینها کمک میکند، هم هدایتشان میکند، هم آنها را دستگیرى میکند و هم ضامن شده است که آنها را به هدف برساند. امروز هم کار ملت ایران، مسئولین، این سواد عظیم کارکنان و مسئولان دستگاه نظام در بخشهاى مختلف این است. انصافا نیتهاشان نیتهاى بسیار خوب، و تلاشهاشان تلاشهاى صادقانه است؛ امیدواریم خداى متعال هم برکت ببخشد.

از خداى متعال مسئلت میکنیم که ان‌شاءاللّه‌ به همه‌ى شما توفیق بدهد و روزبه‌روز درهاى فتوحات عالى را براى شما بیشتر باز کند و بتوانید ان‌شاءاللّه‌ وظائف مهمى را که بر دوش شماست، به بهترین وجهى انجام بدهید.

والسّلام علیکم و رحمه‌اللّه‌ و برکاته

 


[ چهارشنبه 91/4/7 ] [ 7:30 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]


[ سه شنبه 91/4/6 ] [ 10:57 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

1
با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا که منافع خود را در ایران از دست رفته می‌دید، تلاش‌های گسترده‌ای را برای براندازی این نظام نوپا آغاز کرد. علاوه بر فعالیت‌های گسترده‌ی جاسوسی و ایجاد غائله‌های قومی در نواحی مرزی ایران که با محوریت سفارت آمریکا در تهران سامان‌دهی می‌شد، سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) هم
طرح فونیکس (phoenix) را برای مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران طرح‌ریزی کرد. بر اساس این طرح، باید سران نظام نوپای اسلامی از میان برداشته می‌شدند تا جمهوری اسلامی به زانو درآید.

نقش‌های متعدد و تأثیرگذار آیت‌الله خامنه‌ای در جمهوری اسلامی در کنار پافشاری‌ ایشان در مقابله‌ با جریان‌های منحرف و بیگانه، منافقین کینه‌توز را که وابستگی آن‌ها به بیگانگان در شرایط آن روز روشن شده بود، به تصمیم خطرناکی رساند. تنها با گذشت یک هفته از تصویب عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر در مجلس و پس از بیانیه‌ی منافقین در اعلام جنگ مسلحانه با نظام، آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند. حضرت امام رحمه‌الله بلافاصله پس از ترور، در پیام خود پرده از چهره‌ی عوامل ترور برداشتند: «اینان آنقدر از بینش سیاسی بی‌نصیبند که بی‌درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است.»
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20088/001.jpg
استدلال‌های آیت‌الله خامنه‌ای در مورد خیانت‌های بنی‌صدر به گونه‌ای بود که در جلسه‌ی نهایی بررسی عدم کفایت سیاسی رییس‌جمهور در مجلس، نمایندگان موافق با عدم کفایت، با در اختیار قرار دادن وقت خود، از ایشان خواستند تا در آن جلسه هم صحبت کنند. حضور آیت‌الله خامنه‌ای در پشت تریبون در حالی که کیف بزرگی از اسناد را به همراه آورده بودند، تعجب خیلی‌ها را از ‌میزان خیانت‌‌های بنی‌صدر در طول مدت 16 ماهه‌ی ریاست جمهوریش برانگیخت و بالطبع دشمنی‌های زیادی را از سوی سازمان منافقین و گروه فرقان به عنوان حامیان بنی‌صدر برای آیت‌الله خامنه‌ای به بار آورد.

2
محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان
«حافظِ هفت» بود. «مرکز 50- 50»؛ این رمزِ آماده‌باش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه. محافظ یک‌دفعه توی بیسیم گفت: «با مجلس تماس بگیر.» اسم دکتر فیاض‌بخش و چند نفر دیگر از پزشک‌های مجلس را هم گفت؛ «منافی، زرگر، ... بگو بیایند بیمارستان بهارلو.»

بیرون از مسجد، آیت‌الله خامنه‌ای لحظاتی به هوش آمدند اما بلافاصله از هوش رفتند. در بین راه بیمارستان هم چند باری به هوش آمد و دوباره از هوش رفتند؛ ایشان هر وقت به هوش می‌آمدند شهادتین می‌گفتند. لب‌ها و چشم‌ها تکان می‌خوردند؛ خیلی کم البته. ابتدا ایشان را به درمانگاهی در همان نزدیکی‌ها در خیابان قزوین بردند اما کاری از دست کسی بر نمی‌آمد و باید ایشان را به جای دیگر می‌بردند. در این بین پرستاری که فهمید ایشان آیت‌الله خامنه‌ای، امام جمعه تهران هستند، بلافاصله به محافظین گفت یک کپسول اکسیژن همراهشان ببرند اما انگار کسی صدای او را نشنید برای همین هم کپسول را برداشت و خودش را به ماشین رساند. پایه‌های کپسول را تکیه دادند روی رکاب ماشین، پرستار هم نشست بالای سر آقا. در تمام راه، ماسک اکسیژن را روی صورت آقا نگه داشت.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20088/005.jpg
به لطف خدا، وضعیت آیت‌الله خامنه‌ای با تلاش پزشکان و بعد از انجام عمل جراحی و تزریق 37 واحد خون تثبیت شد و ایشان را برای ادامه درمان و تامین امنیت بیشتر به بیمارستان قلب شهید رجایی انتقال دادند. دکترها می‌گفتند آقا چند مرتبه تا مرز شهادت رفته‌ و برگشته. یک‌بار همان انفجار بمب بود، یک‌بار خون‌ریزی بسیار وسیع و غیر قابل کنترل بود، یک‌بار هم جمع شدن پروتئین‌ها در ریه و حالت خفگی. همه‌ی این‌ها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت. چند پتو می‌‌انداختند روی‌ آقا. گاهی حتی دکترها بغلشان می‌کردند تا لرز را کمتر کنند. معلوم نبود منشأ این تب‌ها کجاست؟

3
ترورها کور نبودند، در واقع مبنای تحلیلی داشتند. اولش فکر کردند که با ترور رهبران حل می‌شود. بعداً دیدند لایه‌های دیگری هم وجود دارد. پس موتور ترور را متوقف نکردند، بلکه به لایه‌های بعدی هجوم آوردند تا شاید بتوانند به هدف برسند و البته ممکن نبود؛ برای این که ماهیت قدرت در ایران چیز دیگری بود. هدف در واقع این بود که یک خلأ قدرتی در کشور ایجاد شود و نیروهای سازمان‌یافته‌ی ترورکننده، جایگزین این قدرت شوند. یعنی هرج و مرجی پدید بیاید تا این‌ها بتوانند جایش را بگیرند. این اتفاق نیافتاد و ناموفق بود و حتی اثرات مثبت برای نظام داشت.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20088/004.jpg
این اقدام مانند اقدام سال 58 در ترور شهید مطهری اثر خود را به جا گذاشت و باطل بودن اندیشه‌ی بنی‌صدر و طرفدارانش را به وضوح برای مردم روشن ساخت. اگر بنا بود این بطلان اندیشه از طریق مباحثات کلامی پیش رود، شاید سال‌ها طول می‌کشید اما با این اقدام ناجوانمردانه، یک‌شبه و یک‌روزه فساد خود را آشکار ساخت. ترور آیت‌الله خامنه‌ای اولین بارقه‌های خود را بر هواداران مردم‌سالاری دینی تابید. مردم به این فکر فرو رفتند که
اگر رقیب حرف حساب دارد که نیازی به کشتار ندارد.

4
«
ما منتظر بودیم که آقای بهشتی برگردند و از ایشان حال آقا را بپرسیم. یادم هست که من احوال را که پرسیدم، ایشان گفتند که الحمدلله از خطر گذشته است. یک جمله‌ای من در آن صحبتم گفتم و ایشان هم جوابی دادند که در ذهن من همیشه باقی مانده است. من پرسیدم که این بمب به کجا اصابت کرده است و طرف‌های مثلاً گلو و این‌جاها چطور است؟ آقای بهشتی هم که آدم باهوشی بود، خیلی زود مطلب را گرفت و گفت که آقای مهاجری مطمئن باشید که ایشان می‌توانند سخنرانی کنند. چون‌ ایشان خطیب جمعه بودند و خوش‌بیان هم بودند، ایشان متوجه منظور من شد که آیا امام جمعه داریم یا نه؟»

یک روز قبل از انفجار محل حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران و شهادت آیت‌الله دکتر بهشتی که قاعدتاً آیت‌الله خامنه‌ای نیز باید در آن جلسه حضور داشتند، انفجار بمبی دست‌ساز در مسجد اباذر تهران، امام جمعه‌ی آن زمان تهران را میهمان بیمارستان بهارلو کرد. شهید آیت‌الله بهشتی از نخستین افرادی بود که برای بررسی اوضاع و خبرگیری از احوال آیت‌الله خامنه‌ای، از اعضای مؤسس حزب جمهوری اسلامی به بیمارستان رفت.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20088/002.jpg
امام مرتب پیغام می‌دادند و از اطرافیان می‌پرسیدند که: «آقاسیدعلی چطورند؟» پیامشان هم ساعت دو بعد از ظهر 7 تیر پخش ‌شد. دکتر میلانی‌نیا رادیو را گذاشت بیخ گوش آقا. آن‌ موقع ایشان به هوش بودند؛ روح تازه‌ای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند.

5
چهار روز بعد از حادثه که آیت‌الله خامنه‌ای از وضعیت بحرانی ساعات نخست حضور در بیمارستان خلاص شده بودند و پس از انجام عمل جراحی وضعیت ایشان تثبیت شده بود، ایشان در مصاحبه‌ای با یک گروه تلویزیونی ضمن تشریح وضعیت خودشان در سخنانی خطاب به حضرت امام رحمه‌الله و ملت مسلمان ایران، از آنان به سبب پیام‌ها و ابراز محبت‌هایشان تشکر کردند.

بیتی که آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به پیام محبت آمیز امام رحمه‌الله خطاب به ایشان گفتند نشان از میزان ارادتشان به رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران داشت:
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت   سر خُمِّ می سلامت شکند اگر سبویی
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20088/003.jpg
آقا در مصاحبه‌ای خطاب به مردم فرمودند: «از امت مسلمان و قهرمان که این همه دارند فداکاری می‌کنند در جبهه‌ها و پشت جبهه‌ها، این همه دارند جان‌های عزیز و نفیسشان را در راه خدا می‌دهند، انتظار نداریم که در مقابل یک حوادث کوچکی از این قبیل اظهار نگرانی و احساس نگرانی کنند و ما را بیشتر از آن‌چه که شرمنده هستیم،
شرمنده نکنند

6
خیلی از چهره‌های انقلاب برای عیادت می‌آمدند، اما
آقا مرتب از شهید بهشتی می‌پرسیدند: «چرا همه می‌آیند، اما ایشان نمی‌آید؟» شک کرده بودند که یک خبرهایی هست. دور و بری‌ها هم مانده بودند که چطور به ایشان بگویند. دکتر منافی گفت بهترین راه این است که بگوییم حاج احمدآقا و آقایان رجایی و باهنر و هاشمی رفسنجانی بیایند و کم‌کم ایشان را مطلع کنند. جمع شدند، اما باز هم نتوانستند بگویند. گفتند فقط یکی‌ دو نفر شهید شده‌اند.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/20089/C/13910406_0220089.jpg
آقا از جمع آن شهیدها به دو نفر خیلی علاقه داشت؛ دکتر بهشتی و محمد منتظری. اولین کسی هم که به بیمارستان بهارلو آمده بود، محمد منتظری بود. آقا اول پرسیدند آقای بهشتی چطورند؟ گفتند یک‌ مقدار پاهایش مجروح شده است. آقایان که رفتند، ایشان رو کردند به دکتر میلانی‌نیا و پرسیدند شما از حال ایشان خبر داری؟ دکتر گفت: «بله، از وضعشان باخبرم.» پرسیدند: «مراقبت جدی از حال ایشان می‌شود؟ آن‌جا هم سر می‌زنید؟» بعد هم دکتر را سؤال‌پیچ کردند. دکتر میلانی‌نیا با بغض از اتاق زد بیرون. دوباره که آمد، آقا را دید که‌ بچه‌های همراه را جمع کرده‌اند و ازشان بازجویی می‌کنند. دکتر دست و رویش را شسته بود. نشست و یکی یکی اسم همه‌ی شهدای حزب را به آقا گفت.

 


[ سه شنبه 91/4/6 ] [ 10:51 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

دیشب این طبع، بی‌قرار شما / خواست عرض ارادتی بکند

دست کم از دل شکسته‌تان / واژه‌هایم عیادتی بکند
***
چشم بد دور، عمرتان بسیار / کس نبیند ملالتان آقا!
ما نمردیم خون دل بخوری / تخت باشد خیالتان آقا!
***
چیست روباه در مصاف شیر؟! / چه نیازی به امر یا گفته؟!
تو فقط ابرویی به هم آور / می‌شود خواب دشمن آشفته
***
هست خاموشی‌ات پر از فریاد / در تو آرامشی است طوفانی
«الذی انزل السکینه» تو را / کرده سرشار از فراوانی
***
واژه‌ها از لبت تراویدند / پرصلابت، پرعاطفه ، پرشور
آفریدند در دل مردم / عزت، آمادگی ،حماسه ،حضور
***
این حماسه همه ز یمن تو بود / گرچه از آن مردمش خواندی
رهبرا! تا ابد ولی محبوب / در دل عاشقان خود ماندی
***
سهم دلدادگان تو سلوی / قسمت دشمنان تو سجیل
رهبری نیست در جهان جز تو / که ز امت چنین کند تجلیل
***
نسل سوم چو نسل اول هست / با شعف با شعور با باور
جاری است انقلاب چون کوثر / هان! «فصل لربک وانحر»
***
گرچه در باغ سینه‌ات داری / لطف‌ها، مهرها، محبت‌ها
گفتی اما نمی‌روی چو حسین / تا ابد زیر بار بدعت‌ها!
***
ناگهان در نماز جمعه شهر / عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لب‌ها / ذکر یا صاحب الزمان(عج) گل کرد
***
جان ایران! چه شد که جانت را / جان ناقابلی گمان کردی؟!
آبروی همه مسلمانان / اشک ما را چرا درآوردی؟!
***
جسم تو کامل است، ناقص نیست / می‌دهد عطر یک بغل گل یاس

دستت اما حکایتی دارد... / رحم الله عمی العباس!


[ سه شنبه 91/4/6 ] [ 10:44 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

http://s3.picofile.com/file/7419022147/537109_MG_3718.jpg http://s3.picofile.com/file/7419022575/762038_MG_3831.jpg http://s3.picofile.com/file/7419021719/334289_MG_3625.jpg http://s3.picofile.com/file/7419028060/01.jpg

مراسم شب ولادت امام سجاد (ع) 1391  با مداحی حاج محمدرضا طاهری و حاجسیدمجید بنی فاطمه در هیات مکتب الزهرای تهران به صورت صوتی آماده دانلود میباشد.

دریافت فایلها:
حاج سیدمجید بنی فاطمه-کسی که از اهل دنیا بی نیازه (سرود)

حاج سیدمجید بنی فاطمه-امروز را که میهمان آسمانم (مدیحه سرایی)

حاج سیدمجید بنی فاطمه-روح دعایت آبروی صد مسیحا (مدیحه سرایی)

حاج سیدمجید بنی فاطمه-حاج محمدرضا طاهری-مستم و مستی شده بهونه (سرود)

حاج محمدرضا طاهری-نشیب های دل من فراز می خواهد (مدیحه سرایی)

حاج محمدرضا طاهری-کسی که با نفس یک غلام ساده او نفس گرفته زمین مدینه از باران (مدح و روضه)

حاج محمدرضا طاهری-ولادت امام العارفینه علی اومد دوباره توی مدینه (سرود)

حاج محمدرضا طاهری-ذکر مقدس حضرت ابوتراب (ذکر امام علی علیه السلام)

حاج محمدرضا طاهری-شبا دل بی تاب ستاره با مهتاب (سرود)

حاج محمدرضا طاهری-حسین طاهری-ارباب خوبم که با غم تو (شور)

دانلود به صورت غیرمستقیم می باشد.

منبع: خیمه دل سوختگان


[ سه شنبه 91/4/6 ] [ 10:23 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
[ دوشنبه 91/4/5 ] [ 9:16 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
[ دوشنبه 91/4/5 ] [ 9:4 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]


برای دیدن تصاویر در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید .


[ یکشنبه 91/4/4 ] [ 10:47 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم

به میهمانان عزیز این شهر مقدس و به میهمانان قرآنىِ کشورمان که از کشورهاى دیگر حضور پیدا کرده‌اند، خوشامد عرض میکنم. خدا را شکر میکنیم که عشق به قرآن را در دلهاى ما  و مردم ما قرار داد. خدا را شکر میکنیم که توفیق درس قرآن،
انس با قرآن و تلاوت قرآن به مردم ما داده شده است. در دوران طاغوت، قرآن در کشور ما مهجور بود؛ هیچ حرکت جمعى در ترویج قرآن انجام نمیگرفت؛ هرچه بود، میل شخصى افراد بود. در دوران جمهورى اسلامى و حاکمیت اسلام، یکى از برنامه‌هاى اصلى براى مسئولین کشور، ترویج قرآن است؛ تلاوت قرآن، انس با قرآن، فهم قرآن، حفظ قرآن، جزو برنامه‌هاست؛ که خب، یکى از مظاهر آن هم همین مسابقات بین‌المللى است. لیکن تلاوت قرآن و قرائت زیباى آیات الهى، مقدمه است براى تدبر در قرآن. ما نمیخواهیم خودمان را مشغول کنیم، سرگرم کنیم به تلاوت و به قرائت قرآن و الحان قرآنى، به عنوان یک موضوع اصلى؛ این مقدمه است، این طریق است. تلاوت قرآن با صوت خوش موجب میشود که دل انسان نرم شود، خشوع پیدا کند، آماده بشود براى فهم معارف قرآنى و آیات قرآنى؛ ما به این احتیاج داریم.

امروز دنیاى اسلام احتیاج دارد به فهم معارف اسلامى. امروز دنیاى اسلام احتیاج دارد به درسى که قرآن به ملتها داده است براى استقامت، ایستادگى، حیات طیبه و
عزت اسلامى براى ملتها. درسهاى قرآن در این زمینه، درسهاى حیات‌بخشى است؛ ما به این درسها احتیاج داریم. همین اندازه که شعاع مفاهیم اصلى قرآن در کشورهاى اسلامى پرتوافکن شده است، شما مى‌بینید جهت حرکتهاى مردمى، جهت اسلامى است. در گذشته اینجور نبود. در گذشته، هر جا یک حرکت اجتماعى در کشورهاى اسلامى اتفاق مى‌افتاد، جهت، جهت تفکر چپ و تفکرات مارکسیستى و سوسیالیستى بود؛ اما امروز هرجا حرکتى اتفاق مى‌افتد، جهت، جهت اسلامى است.

البته این حرکتها دشمنان غدارِ بیرحمِ سبُعى دارد. امروز استکبار جهانى، دشمن خونى و بجد ایستاده‌ى حرکتهاى اسلامى است. آمریکا در مقابل این حرکات، بجد ایستاده است؛ صهیونیسم در مقابل این حرکات، بجد ایستاده است و مقاومت میکنند. بلاشک دشمن نمى‌نشیند که ملتهاى مسلمان طبق برنامه‌ى اسلام و نقشه‌ى اسلام هر کار میخواهند، بکنند؛ مقاومت میکند.

حرف این است که قرآن به ما آموخته است که اگر شما صبر کنید، ایستادگى کنید، جاى خودتان را تغییر ندهید، جهت خودتان را تغییر ندهید، شما پیروزید؛ این درس قرآن است. قرآن به ما میگوید اگر به این راه و به این هدفها ایمان داشته باشید و در راه این ایمان حرکت کنید، بدون شک شما پیروز هستید؛ این درس قرآن است؛ این را باید ملتهاى مسلمان یاد بگیرند، این را باید ملتهاى مسلمان باور کنند؛ اگر باور کردند، بر پیچیده‌ترین تجهیزات نظامى و اطلاعاتىِ دشمن پیروز خواهند شد؛ اگر سستى کنند، اگر احساس ضعف کنند، اگر توکلشان به خداى متعال ضعیف شود، اگر به لبخند دشمن، به ترفند دشمن اعتماد کردند، یقینا شکست خواهند خورد.

امروز دنیاى اسلام به این درسها نیاز دارد. براى گسترش این درسها، بهترین وسیله، بهترین کتاب، خود قرآن کریم است. لذا هرچه ما بتوانیم در میان ملتها، در میان ملت خودمان، در میان ملتهاى مسلمان، انس با قرآن را که با تدبر همراه باشد، با قبول و باور
وعده‌ى الهى همراه باشد، منتشر کنیم و گسترش بدهیم، به بیدارى ملتها کمک کرده‌ایم؛ این یک وظیفه است.

فقط به خواندن، فقط به لفاظى، فقط به الحان گوناگون نبایستى اکتفاء کرد؛ اینها را باید به چشم وسیله نگاه کرد. لحن زیبا و صداى زیبا براى قرآن لازم است، اما براى اینکه دلها خشوع پیدا کنند، نرم بشوند و به معانى قرآن برسند. اینجور نیست که ما خیال کنیم این یک امرِ استقلالى است؛ نه، اینها مقدمه است؛ این مقدمه را باید به قصد آن ذى‌المقدمه انجام داد؛ و البته بدون این مقدمه هم مشکل است. اینکه ما اصرار داریم بر حفظ قرآن، بر تلاوت قرآن، بر گسترش جلسات قرآنى در سطح کشور، بر آموزش علوم قرآنى و فنون قرآنى ـ از تلاوت و کتابت و بقیه‌ى مسائل گوناگونى که اطراف قرآن هست ـ به خاطر این است که آشنائى با اینها و وقت گذاشتن در این رشته‌ها، فضاى کشور را فضاى قرآنى میکند. ما به این فضا احتیاج داریم. وقتى فضا قرآنى شد، انس با قرآن افزایش پیدا خواهد کرد، عمومیت پیدا خواهد کرد؛ و انس با قرآن، موجب تدبر در قرآن و معارف قرآنى میشود. امروز دنیاى اسلام به این تدبر احتیاج دارد. ما ملت ایران هم به این تدبر احتیاج داریم.

ما افتخار میکنیم که در این دنیاى مادى، پرچم حاکمیت قرآن و اسلام را اول ما بلند کردیم. پاى این داعیه‌ى بزرگ هم ایستاده‌ایم، زحماتش را هم تحمل کرده‌ایم و نشان داده‌ایم که اگر ملتى صبر کند، تحمل کند، استقامت کند، نه فقط دشمن را ناکام خواهد کرد، بلکه پیشرفت خواهد کرد؛ این اتفاقى است که در کشور ما افتاده است.

از روز اول سعى کردند این نور را در این کشور خاموش کنند. سى و سه سال آنها همه‌ى توانشان را به کار بردند، اما این نور روزبه‌روز گسترده‌تر شد، روزبه‌روز تلألؤ آن بیشتر شد؛ نه فقط نتوانستند پرچم حاکمیت اسلام را در این کشور پائین بکشند، بلکه این ملت روزبه‌روز پیشرفت کرد. امروز سرعت پیشرفت علمى ملت ایران، یازده برابرِ متوسط دنیاست؛ این طبق آمارهائى است که مراکز علمىِ بین‌المللى دارند اعلام میکنند و اطلاع میدهند. امروز در ابعاد مختلف و در زمینه‌هاى گوناگون ـ در زمینه‌هاى سیاسى، در زمینه‌هاى علمى، در زمینه‌ى بِناء و پیشرفت سازندگى ـ کشور ما بسرعت در حال پیشرفت است.

معنویت هم بحمداللّه‌ در کشور ما رو به رشد است. جوانان ما اهل ذکرند، اهل دعایند، اهل قرآنند، اهل اعتکافند. آن تعدادى از جوانها در این کشور که اهل توجه به معنویتند، به نسبت، در جاى دیگرى ما سراغ نداریم، نشنیده‌ایم؛ و آنطور که از قرائن داریم مشاهده میکنیم، وجود ندارد این تعداد جوان مؤمن، علاقه‌مند، با این همه عوامل تخریب و اغوائى که براى جوانها در سرتاسر دنیا امروز با وسائل مدرن دارند فراهم میکنند.

جوانهاى ما مؤمنند، جوانهاى ما صالحند؛ این به کورى چشم دشمن است. دشمن میخواست پرچم حاکمیت اسلام و پیروزى اسلام را از دست این ملت بگیرد و آن را پائین بکشد؛ اما نه فقط این را نتوانست، بلکه على‌رغم انف دشمن، کشور ما از لحاظ مادى و معنوى پیشرفت کرد و باز هم پیشرفت خواهد کرد. ان‌شاءاللّه‌ روزى فرا خواهد رسید که اسلام و جوامع اسلامى و جوامع مسلمین براى دنیا نمونه‌هاى برجسته‌اى باشند از پیشرفت مادى و معنوى، که مردم دنیا به آنها نگاه کنند و از آنها تقلید کنند؛ بلاتردید این روز خواهد آمد؛ و این به برکت قرآن خواهد بود.

توصیه این است که هرچه میتوانید، با قرآن بیشتر مأنوس شوید؛ با قرآن بیشتر سروکار داشته باشید؛ از قرآن بیشتر بیاموزید؛ در قرآن بیشتر تدبر کنید و قرآن را براى زندگى و ممشاى خودتان درس قرار بدهید.

امیدواریم خداى متعال به شما و به ما توفیق بدهد که با قرآن زندگى کنیم و با قرآن بمیریم.

والسّلام علیکم و رحمه‌اللّه‌ و برکاته

 


[ یکشنبه 91/4/4 ] [ 10:37 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
<   <<   6   7   8      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب


بازدید امروز: 1366
بازدید دیروز: 1056
کل بازدیدها: 19909103

طلایه دار