دیشب این طبع، بیقرار شماخواست عرض ارادتی بکند
دست کم از دل شکستهتانواژههایم عیادتی بکند
چشم بد دور، عمرتان بسیارکس نبیند ملالتان آقا!
ما نمردیم خون دل بخوریتخت باشد خیالتان آقا!
چیست روباه در مصاف شیر؟!چه نیازی به امر یا گفته؟!
تو فقط ابرویی به هم آورمیشود خواب دشمن آشفته
هست خاموشیات پر از فریاددر تو آرامشی است طوفانی