روز چهارم: «مراحل روزه داری»
«یا أیها الذین امنوا کتب علیکم الصّیام کما کتب على الّذین من قبلکم.» در آیه شریفهاى که قرائت کردم، مسأله روزه و اینکه این فریضه الهى بر امّتهاى قبل از امّت اسلام هم قرار داده شده بود، مطرح شده است. از جمله فرایض و واجباتى که بشر در طول ادوار گوناگون به آن نیازمند است، یکى همین روزه گرفتن است؛ همچنان که نماز خواندن و ذکر الهى چنین است. در همه ادوار، در همه احوال، در همه تمدّنها و در همه دورههاى حیات بشرى، در هر حالى که بشر باشد، بهخاطر خاصیت بشرىِ خود، به بعضى از این اعمال و فرایض نیازمند است که یکى از آنها هم همین روزه است...
روزه که از آن بهعنوان تکلیف الهى یاد مىکنیم، در حقیقت یک تشریف الهى است؛ یک نعمت خداست؛ یک فرصت بسیار ذىقیمت براى کسانى است که موفّق مىشوند روزه بگیرند؛ البته سختیهایى هم دارد. همه کارهاى مبارک و مفید، از سختى خالى نیست. بشر بدون تحمّل سختیها به جایى نمىرسد. این مقدار سختى که در تحمّل روزهگیرى وجود دارد، در مقابل آنچه که از روزه عاید انسان مىشود، چیزِ کم و سرمایه اندکى است که انسان مصرف مىکند و سود بسیارى را مىبرد. سه مرحله براى روزه ذکر کردهاند؛ هر سه مرحله هم براى کسانىکه اهل آن هستند، مفید است.
گرسنگی و تشنگی
یک مرحله، همین مرحله عمومى روزه است؛ یعنى پرهیز از خوردن و نوشیدن و سایر محرّمات. اگر تنها محتواى روزه ما همین امساک باشد، این منافع زیادى دارد. هم ما را مىآزماید و هم به ما مىآموزد؛ هم درس هست، هم آزمایش براى زندگى است. تمرین و ورزش است؛ یک ورزش بسیار با اهمیتتر از ورزش جسمانى در این کار وجود دارد. روایاتى از ائمه علیهمالسّلام وارد شده است که به همین مرحله از روزه توجّه دارد. یک روایت از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام است که مىفرماید: «لیستوى به الغنى و الفقیر»؛ خداى متعال روزه را واجب کرده است تا در این ساعات و روزها، فقیر و غنى با یکدیگر برابر شوند. انسانى که تهیدست و فقیر است، نمىتواند در طول روز هرچه هوس کرد، بخرد و بخورد و بیاشامد؛ اما آدمهاى غنى، در طول روز، هرچه که هوس مىکنند و هرچه که مىخواهند، برایشان فراهم است. غنى، حال فقیر و گرسنگى فقیر و تهیدستى او را از بهدست آوردن چیزهایى که مورد اشتهاى اوست، درک نمىکند؛ اما در روزى که روزه مىگیرد، همه یکسانند و با اختیار خودشان، از مشتهیات نفسانى محرومند.
یک روایت دیگر از امام رضا علیهالسّلام نقل شده است که به نکته دیگرى اشاره دارد. مىفرماید: «لکى یعرفوا الم الجوع و العطش و یستدلوا على فقر الآخره» در این روایت، به تهیدستى و گرسنگى و تشنگى روز قیامت اشاره مىشود. در روز قیامت، یکى از ابتلائات انسان، تشنگى و گرسنگى است که در آن حالت، انسان در مقابل مؤاخذه و سؤال و جواب الهى قرار مىگیرد. انسان باید در گرسنگى و تشنگى روز ماه رمضان، به آن حالت روز قیامت توجّه کند و به آن لحظه بسیار سخت و دشوار متنبّه شود.
باز روایت دیگرى از امام رضا علیهالسّلام است که به بُعد دیگرى از ابعاد روزه در همین مرحله گرسنگى و تشنگى کشیدن توجّه مىکند. آن، این است که مىفرماید: «صابراً على ما اصابه من الجوع و العطش». قدرت صبر به انسان داده مىشود که بتواند گرسنگى و تشنگى را تحمّل کند. انسانهاى نازپرورده -کسانىکه معناى گرسنگى و تشنگى را نچشیدهاند و نفهمیدهاند- قدرت صبر و تحمّل هم ندارند؛ در بسیارى از میدانها، خیلى زود از پا درمىآیند و امتحانهاى گوناگون زندگى، آنها را درهم مىفشرد و له مىکند. انسانى که گرسنگى و تشنگى را چشیده است، معناى اینها را مىداند و در مقابل دشواریهایى که از این راه ممکن است پیش بیاید، قدرت تحمّل دارد. ماه رمضان، این قدرت تحمل و این صبر را به همه مىدهد. یک روایت دیگر هم در همین زمینه عرض مىکنم که آن هم از امام رضا علیهالصّلاةوالسّلام است؛ گرچه شاید این یکى، دو مورد، فقرههاى یک حدیث باشد. «و رائضا لهم على اداء ما کلّفهم»؛ یعنى تحمّل گرسنگى و تشنگى و اجتناب از مشتهیات نفسانى در روز ماه رمضان، یک نوع ریاضت است که انسان را بر اداء تکالیف گوناگون زندگى قادر مىسازد. البته منظور، ریاضتهاى شرعى و ریاضتهاى الهى و ریاضتهاى اختیارى است. یکى از چیزهایى که انسان را قدرتمند مىکند و بر پیمودن راههاى دشوار زندگى توانا مىسازد، ریاضت کشیدن است که خیلیها به آن پناه مىبرند. این یک ریاضت شرعى است. بنابراین، در همین چند حدیثى که خوانده شد، مىبینید که همین مرحله از روزه -یعنى مرحله تحمّل گرسنگى و تشنگى- در اغنیا احساس همسانى با فقرا ایجاد مىکند؛ احساس گرسنگى روز قیامت را به انسان منتقل مىکند؛ صبر و تحمّل در مقابل شدائد را به انسان مىبخشد؛ صبر بر اداء تکلیف را بهعنوان یک ریاضت الهى به انسان اهداء مىکند؛ یعنى اینهمه فواید در همین مرحله است. علاوه بر خالى بودن شکم از غذا و اجتناب از کارهایى که در حال عادى براى انسان مباح است، نورانیت و صفا و لطافتى هم به انسان مىدهد که بسیار مغتنم است.
پرهیز از گناه
مرحله دوم روزه، پرهیز از گناه است؛ یعنى نگاهدارى گوش و چشم و زبان و دل، حتّى -طبق بعضى از روایات- نگاهدارى بشره انسان، پوست بدن و موى بدن انسان از گناه. از امیرالمؤمنین علیهالسّلام نقل شده است که «الصّیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرّجل من الطّعام و الشّراب»؛ همانطورى که از غذا و از آشامیدنى و از مشتهیات نفسانى اجتناب مىکنید، از گناه هم اجتناب کنید. این یک مرحله بالاتر براى روزه است. این فرصت ماه رمضان، فرصت مغتنمى است که انسان تمرین اجتناب از گناه کند.
بعضى از جوانان در مراجعاتى که دارند، به بنده التماس دعا که مىکنند، از جمله مکرّر مىگویند شما دعا کنید که ما بتوانیم گناه نکنیم. البته دعا کردن خوب و لازم است و مىکنیم؛ اما گناه نکردن، به اراده انسان احتیاج دارد. باید تصمیم بگیرید که گناه نکنید و وقتى تصمیم گرفتید، این کار بسیار آسانى خواهد شد. اجتناب از گناه، چیزى است که مثل یک کوه در چشم انسان جلوه مىکند؛ اما با تصمیم، مثل یک زمین هموار مىشود. در ماه رمضان، بهترین فرصت است که همه این را تمرین بکنند.
روایت دیگرى از فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها نقل شده است که فرمود: «ما یصنع الصائم بصیامه إذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه»؛ انسان از روزه چه بهرهاى خواهد برد، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را از گناه باز ندارد؟ در یک روایت نقل شده است که زنى به خدمتکار خود اهانت کرد. ظاهراً آنها در همسایگى پیامبر، یا مثلاً در سفرى همراه آن حضرت بودند. پیامبر اکرم طعامى در دستشان بود، به او تعارف کردند و فرمودند: از این بخور. آن زن گفت من روزهام. نقل شده است که پیامبر به او اینطور فرمودند: «کیف تکونین صائمه و قد سببت جاریتک»؛ چطور تو روزهاى؛ در حالى که به خدمتکار خودت دشنام دادهاى؟ «إنّ الصوم لیس من الطعام و الشّراب»؛ روزه فقط این نیست که از خوراک و نوشیدنى اجتناب کنید. «و إنما جعلاللَّه ذلک حجابا عن سواهما من الفواحش من الفعل و القول»؛ خدا خواست که انسان روزهدار به سراغ گناهان و آلودگیها نرود؛ و از جمله این گناهان، گناهان زبان است؛ بدگویى و اهانت به دیگران است. از جمله این گناهان، گناهان دل است؛ دشمنى و کینه دیگران را در دل پروراندن است. بعضى گناهان به معناى اصطلاح شرعى است؛ بعضى گناهان اخلاقى است؛ مراتب گوناگونى دارد.
پس، مرحله دوم روزهدارى این است که انسان بتواند از گناهان، خود را جدا کند و بهخصوص شما جوانان عزیز از این فرصت استفاده کنید. شما جوانید. جوان، هم قدرت و توانایى دارد و هم صافىِ دل و نورانیتِ دل براى او یک فرصت است. در طول ماه رمضان، از این فرصت استفاده کنید و اجتناب از گناهان را -که مرحله دوم روزهدارى است- تمرین نمایید.
اجتناب از غفلت
مرحله سوم از روزهدارى، پرهیز از هرچیزى است که ذهن و ضمیر انسان را از یاد خدا غافل کند. این، آن مرحله بالاى روزهدارى است که در حدیث آنطور که وارد شده است، پیامبر به حضرت پروردگار (جلّت عظمته) عرض مىکند: «یا ربّ و ما میراث الصّوم»؛ دستاورد روزه چیست؟ ذات اقدس ربوبى فرمود: «الصوم یورث الحکمة و الحکمة تورث المعرفة و المعرفة تورث الیقین فإذا استیقن العبد لا یبالى کیف أصبح بعسر أم بیسر»؛ روزه سرچشمههاى حکمت را در دل مىجوشاند. وقتى که حکمت بر دل حاکم شد، آن معرفت نورانى و روشن بهوجود مىآید. معرفت که بهوجود آمد، همان یقینى بهوجود مىآید که حضرت ابراهیم از خداى متعال آن را مىخواست و در دعاهاى این ماه مرتّب درخواست شده است. وقتى کسى داراى یقین بود، همه دشواریهاى زندگى بر او آسان مىشود و انسان شکستناپذیر از حوادث مىگردد. ببینید چقدر اهمیت دارد! این انسانى که مىخواهد در مدّت سالهاى عمر خود، یک راه تعالى و تکامل را بپیماید، در مقابل مشکلات و حوادث زندگى و موانع راه، شکستناپذیر مىشود. یقین، چنین حالتى به انسان مىدهد. اینها ناشى از روزه است. وقتى که روزه یاد خدا را در دل زنده کرد و فروغ معرفت خدا را در دل بهوجود آورد و دل را روشن نمود، اینها به دنبالش مىآید. هر چیزى که انسان را از یاد خدا غافل کند، به روزه براى این مرحله مضرّ است. خوشا بهحال کسانى که مىتوانند خود را به این مرحله برسانند. البته ما باید آرزو کنیم و از خدا بخواهیم و همّت کنیم که خودمان را به این مرحله برسانیم.
خطبههاى نماز جمعه تهران؛ 26/09/78