در دین شریف اسلام در مورد جمیع مسائل زندگی انسان، حتی ریزترین آنها، دستورالعملهایی ذکر شده است تا مبادا انسان نسبت به مسئله ای بی پاسخ و یا بدون راه بماند. اهل بیت علیهم السلام که قرآن ناطق هستند، مبیّن احکام و آداب دین اسلام میباشند. امام کاظم علیه السلام در باب آداب قرآن سخنان گهرباری فرمودهاند که در اینجا به ذکر پاره ای از آنان میپردازیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آداب تلاوت
1- صدای زیبا و حزنآور
عالم بزرگوار شیخ مفید (ره) مینویسد: «آن حضرت دانشمندترین مردم زمانهاش بود و بیش از همه حافظ کتاب الهی و خوش صداترین آنان در قرائت قرآن بود. هنگام قرائت، آهسته و حزنآور میخواند و میگریست و شنوندگان هم گریه میکردند، اهل مدینه او را «زین المجتهدین» نامیدند. (1)
در روایتی دیگر آمده است: «و کانت قراته حزنا»؛ قرائت آن حضرت حزنآور بود. (2)
امام کاظم علیه السلام به ابرهه مسیحی فرمود: با کتاب خودت چقدر آشنایی؟ پاسخ داد: به متن و تاویل آن آگاهم. هشام میگوید: حضرت کاظم علیه السلام شروع کرد به قرائت انجیل، آنگاه ابرهه گفت: حضرت مسیح این چنین میخواند و جز او هیچ کسی چنین نخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوی چنین شخصیتی بودم. و دراین هنگام، ابرهه توسط امام مسلمان شد. (3)
2- ترتیل
ترتیل یعنی حروف کاملاً ادا و بیان شده و وقوف رعایت گردد. حضرت کاظم علیه السلام میفرماید: از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله درباره معنای «و رتل القرآن ترتیلا»( مزمل/ 4) پرسیدند، در پاسخ فرمود: «بینه تبیانا ولا تنثره نثرالرهل و لاتهذه هذا الشعر، قفوا عند عجائبه و حرکوا به القلوب و لا یکون هم احدکم آخرالسورة» (4) ؛ قرآن را واضح و کاملا روشن بیان کن و حروفش را مانند رمل و شنهایی که باد یکباره میپاشد بر روی هم نریز و آن را مانند شعرخوانی پشت سر هم و با شتاب مخوان، وقتی به شگفتیهای قرآن رسیدی؛ بایستید و دلها را با آن تکان دهید و همت و نظر شما رسیدن به آخر سوره نباشد، ( یعنی به کیفیت بپردازید نه به کمیت). (5)
فرمود: ای حفص! هر کس از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن را خوب نداند، در عالم برزخ آموزش داده میشود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامش را بالا ببرد زیرا درجات بهشت به قدر آیههای قرآن کریم است. به قاری گفته میشود: بخوان و بالا برو پس او میخواند و بالا میرود
ارج نهادن به حاملان قرآن
آن حضرت در حدیثی از جد بزرگوارش نقل میفرماید: خدای تعالی بخشنده است و جود و بخشش را دوست دارد و کارهای عالی را دوست میدارد و از کارهای پست ناخرسند است. بزرگداشت سه گروه از احترام به جلال الهی است:
الف- ریش سفید مسلمان.
ب- امام عادل.
ج- آن کسی که حامل و تسلیم قرآن کریم است، به گونهای که نه اهل غُلو است و نه از بار تکالیفش شانه خالی میکند.(6)
اهدای ثواب قرائت به معصوم
علی بن مغیره به امام کاظم علیه السلام میگوید: پدرم از جد شما پرسید: آیا رواست شبی یک ختم قرآن بخوانم؟
جد شما فرمود: هر شب. دوباره پرسید: آیا در ماه رمضان هم؟ جدّ شما فرمود: در ماه رمضان نیز.
و برنامه پدرم این بود که در ماه رمضان چهل بار قرآن را ختم میکرد؛ و من نیز بیشتر از پدرم قرآن میخوانم و گاهی کمتر از پدرم، کم و زیادیش بستگی دارد به اندازه فرصت و فراغت و یا کار و سرگرمی و نشاط و بیماریم و هنگام عید فطر، قرآنهایی که را که خواندهام، یک ختمش را برای رسول اکرم صلی الله علیه وآله، یکی برای علی علیه السلام، یکی برای فاطمه علیه السلام و همچنین برای هر کدام از امامان هدیه میکنم. و از هنگامی که خدا این بینش و حال را به من عنایت کرده است و در سلک پیروان شما قرار گرفتهام، ثواب یک ختم را نیز به شما هدیه میکنم. آیا برای خودم نیز پاداشی هست؟ حضرت فرمود: پاداش تو آن است که در قیامت با آنها هستی، گفتم اللهاکبر، آیا چنین اجری دارم؟ حضرت سه بار فرمود: بله. (7)
شیعه و قرائت قرآن
حضرت کاظم علیه السلام به مردی فرمود: آیا دوست داری در دنیا بمانی؟ پاسخ داد: بله. امام پرسید: برای چه؟ گفت: به خاطر قرائت «قل هو الله احد»، آنگاه حضرت سکوت کرد و پس از زمانی فرمود: ای حفص! هر کس از دوستان و شیعیان ما بمیرد و قرآن را خوب نداند، در عالم برزخ آموزش داده میشود تا خدا به واسطه آن درجه و مقامش را بالا ببرد زیرا درجات بهشت به قدر آیههای قرآن کریم است. به قاری گفته میشود: بخوان و بالا برو پس او میخواند و بالا میرود.
حفص گوید: در عمرم کسی را که بیشتر از امام کاظم علیه السلام خدا ترس و به رحمت حق امیدوار باشد ندیدم و قرآن خواندنش همراه با حزن بود و گویا هنگام قرائت به شخصی خطاب میکند. (8)
پرهیز از بحثهای بی فایده
همچنان که امروزه، پرداختن به طرح و حل بسیاری از معماهای قرآنی، وقت گیر، کم فایده و مایه غفلت از اهداف اصلی قرآن کریم است، در گذشته نیز مباحثی چون مخلوق بودن یا قدیم بودن قرآن، به صورت مشکلی جنجالی درآمده بود و مایه درگیری و خونریزی ها و اتلاف وقت و… میشد. هنگامی که به امام کاظم علیه السلام گفته شد که مردم در باره بعضی مسائل قرآن اختلاف دارند تا آنجا که برخی قرآن را مخلوق و بعضی غیر مخلوق میدانند، فرمود: من آنچه را آنان میگویند، نمیگویم ولی میگویم:« انه کلام الله» قرآن سخن خداست. (9)
امام کاظم علیه السلام به ابرهه مسیحی فرمود: با کتاب خودت چقدر آشنایی؟ پاسخ داد: به متن و تاویل آن آگاهم. هشام میگوید: حضرت کاظم علیه السلام شروع کرد به قرائت انجیل، آنگاه ابرهه گفت: حضرت مسیح این چنین میخواند و جز او هیچ کسی چنین نخوانده است و از پنجاه سال پیش تا کنون در جستجوی چنین شخصیتی بودم. و دراین هنگام، ابرهه توسط امام مسلمان شد
این روش و منش باید سرمشق امروز و همیشه ما باشد، که از مباحث نظری بی فایده و مشکلآفرین بپرهیزیم.
عنایت به تفسیر قرآن
سزاوار است که قاری به معنی و تفسیر هم توجه نماید، در فرمایشات امام کاظم علیه السلام مواردی از تفسیر آیات بیان شده است، مثلا « توبه نصوح» در آیه «یا ایها الذین آمنوا توبوا الی الله توبة نصوحا» (تحریم/77) را چنین تفسیرمیفرماید:
بنده به درگاه خدا توبه میکند و دیگر برنمیگردد و توبه نمیشکند و به راستی که محبوبترین بندگان خدا در پیشگاه حق، فریب خوردگان توبه کنندهاند. (10)
تفسیر واژههای مشکل
امام کاظم علیه السلام در تفسیر «الذین هم عن صلاتهم ساهون» (ماعون/5)، «سهو» در نماز را تضییع نماز میداند. (11) و یا در تفسیر «الله الصمد» (توحید/ 2) میفرماید: « الصمد الذی لا جوف له» (12)؛ صمد کسی است که تو خالی نیست.
بدیهی است که اجسام همه تو خالی و دارای هسته مرکزی و پروتون هستند، و طبق این تفسیر صمد یعنی غیرمادی و غیر جسم.
ثواب تلاوت
در سخنان امام کاظم علیه السلام ثواب و آثار تلاوت بسیاری از آیهها و سورهها بیان شده که نمونههایی را مرور میکنیم:
1- هر گاه از چیزی ترسیدی صد آیه از هر جای قرآن که خواستی، بخوان، آنگاه سه بار بگو: اللهم اکشف عنی البلاء. (13)
2- نسیم رحمت الهی در هر روز جمعه هزار بار میوزد، و به هر بندهای هر چه از خدا بخواهد میدهد پس هر که بعد از عصر جمعه صد بار سوره قدر را بخواند، خداوند آن هزار رحمت و همانند آن را به او میبخشد. (14)
……………………………………………………………………………………………………………..
پی نوشت ها :
1- ارشاد مفید، ص 235؛ بحارالانوار، ج 48، ص 102.
2- کافی، ج 2، ص606، به نقل از مسند الامام الکاظم علیه السلام، ج 2، ص 11.
3- بحارالانوار، ج 48، ص 104.
4- بحارالانوار، ج76، ص63؛ مسند الامام الکاظم علیه السلام، ج 2، ص 44.
5- مسند الامام الکاظم علیه السلام، ص 44؛ نقل از بحارالانوار، ج 92، ص 215.
6- بحارالانوار، ج 92، ص 184.
7- کافی، ج 2، ص 418؛ مسند الامام الکاظم علیه السلام، ج 2، ص 98.
8- همان، ص606.
9- توحید صدوق، ص 224؛ مسند الامام الکاظم علیه السلام، ج 2، ص7.
10- تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 374؛ مسند الامام الکاظم علیه السلام، ج 2، ص 42، با اندکی تفاوت.
11- مسند الامام الکاظم علیه السلام، ج 2، ص47.
12- مسند الامام الکاظم علیه السلام، ج 2، ص 48.
13- مناقب ابن شهرآشوب، ج 1، ص559، نقل از مسند الامام الکاظم علیه السلام، ص 41.
14- ثواب الاعمال، ص157، نقل از مسند الامام الکاظم علیه السلام، ج 2، ص 11.