سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی سروسامان

فضایل حضرت زینب (س )
مرحوم علامه مامقانى (ره ) در مجلد سوم کتاب شریف (( تنقیح المقال )) درباره سیدتنا زینب الکبرى (س ) مى نویسد:
(( درباره سیدتنا زینب الکبرى مى گویم : زینب و چیست زینب و چه چیز تو را دانا گردانید (و از کجا درک نموده و دریافتى ) که (شرافت و بزرگى و فضیلت و برترى ) زینب چیست ؟ (پس به طور اختصاص آن هم یک از هزار هزار آن است که ) زینب عقیله یعنى خاتون بزرگوار و گرامى فرزندان هاشم (ابن عبد مناف پدر جد رسول خدا) است ، و محققا صفات حمیده و خوى هاى پسندیده را دارا بود که پس از مادرش ، صدیقه کبرى (س ) کسى دارا نبوده است ، تا این که حق و سزاوار است گفته شود: او است صدیقه صغرى ، زینب را در حجاب و پوشش و عفت و پاکدامنى (از دیگران ) زیادت و افزونى است (و آن این است ) که تن او را در زمان پدرش (امیرالمؤ منین ) و دو برادرش (امام حسن و امام حسین ) کسى از مردان ندید تا روز (( طف )) (کربلا، و این که زمین کربلا را طف مى نامند، براى آن است که طف زمینى بلند و جانب و کنار را گویند، و زمین کربلا کنار فرات است ) و زینب (س ) در صبر و شیکبایى (از مصایب و اندوه هاى بزرگ ) و ثبات و پایدارى و قیام و ایستادگى (در آشکار ساختن حق و درستى ) و قوت و نیروى ایمان و گرویدن (به عقاید و احکام دین مقدس ‍ اسلام ) و تقوا و پرهیزکارى و اطاعت و فرمانبرى (از آنچه خداى تعالى فرموده ) وحیده و یگانه بود (که پس از مادرش علیا حضرت فاطمه (س ) در دنیا چنین خاتونى که داراى این صفات حمیده و خوى هاى پسندیده بى مانند باشد، سراغ ندارم ) و زینب (س ) در فصاحت و آشکارا سخن گفتن و زبان آورى و در بلاغت و رسایى سخن و سخن گفتن مطابق اقتضاى مقام و مناسب حال ، گویى از زبان (پدر بزرگوارش ) امیرالمؤ منین (ع ) قصد و آهنگ مى نمود، چنان که پوشیده نیست بر کسى که در خطبه و سخنرانى او (در مجلس ابن زیاد در کوفه ، و مجلس یزید در شام ) از روى تحقیق و درستى فکر نموده و بیندیشد، و اگر ما (علما و بیان کننده اصول و فروع دین مقدس اسلام ) بگوییم : زینب (س ) مانند امام (ع ) داراى مقام عصمت بوده (از گناه بازداشته شده و هیچ گونه گناهى نکرده با این که قدرت و توانایى بر آن داشته و معنى عصمت نزد ما امامیه همین است ) کسى را نمى رسد که (گفتار ما را) انکار کند و نپذیرد. اگر به احوال و سرگذشت هاى او در طف و کربلا و پس از کربلا (در کوفه و شام ) آشنا باشد، چگونه چنین نباشد؟ و اگر چنین نبود هر آینه امام حسین (ع ) مقدار و پاره اى از بار سنگین امامت و پیشوایى را روزگارى که امام سجاد(ع ) بیمار بود بر او حمل و واگذار نمى نمود، و پاره اى از وصایا و سفارشهاى خود را به او وصیت نمى کرد و امام سجاد (ع ) او را در بیان احکام و آنچه که از آثار و نشانه هاى ولایت و امامت است . نایبه به نیابت خاصه و جانشین خود نمى گرداند. (16)
مفسر قرآن
فاضل گرامى سید نورالدین جزایرى در کتاب خود (( خصایص ‍ الزینبیه )) چنین نقل مى کند:
(( روزگارى که امیرالمؤ منین (ع ) در کوفه بود، زینب (س ) در خانه اش مجلسى داشت که براى زنها قرآن تفسیر و معنى آن را آشکار مى کرد. روزى (( کهیعص )) را تفسیر مى نمود که ناگاه امیرالمؤ منین (ع ) به خانه او آمد و فرمود: اى نور و روشنى دو چشمانم ! شنیدم براى زن ها (( کهیعص )) را تفسیر مى نمایى ؟
زینب (س ) گفت : آرى . امیرالمؤ منین (ع ) فرمود: این رمز و نشانه اى است براى مصیبت و اندوهى که به شما عترت و فرزندان رسول خدا(ص ) روى مى آورد. پس از آن مصایب و اندوه ها را شرح داد و آشکار ساخت . پس آن گاه زینب گریه کرد، گریه با صدا – صلوات الله علیها. (17)
پاکدامنى و حیاى زینب (س )
یحیى مازنى روایت کرده است : (( مدتها در مدینه در خدمت حضرت على (ع ) به سر بردم و خانه ام نزدیک خانه زینب (س ) دختر امیرالمؤ منین (ع ) بود. به خدا سوگند هیچ گاه چشمم به او نیفتاده صدایى از او به گوشم نرسید. به هنگامى که مى خواست به زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص ) برود، شبانه از خانه بیرون مى رفت ، در حالى که حسن (ع ) در سمت راست او و حسین (ع ) در سمت چپ او و امیرالمؤ منین (ع ) پیش رویش راه مى رفتند. هنگامى که به قبر شریف رسول خدا (ص ) نزدیک مى شد، حضرت على (ع ) جلو مى رفت و نور چراغ را کم مى کرد. یک بار امام حسن (ع ) از پدر بزرگوارش درباره این کار سؤ ال کرد، حضرت فرمود: مى ترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند. )) (18)
گفتن مسائل شرعى
شیخ صدوق ، محمد بن بابویه (ره ) مى گوید: حضرت زینب (س ) نیابت خاصى از طرف امام حسین (ع ) داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او مراجعه کرده از او مى پرسیدند، تا اینکه حضرت سجاد (ع ) بهبود یافت .
شیخ طبرسى (ره ) گوید: حضرت زینب (س ) روایات بسیارى را از قول مادرش حضرت زهرا (س ) روایت کرده است .
از عماد المحدثین روایت شده است که : حضرت زینب (س ) از مادر و پدر و برادرانش و از ام سلمه و ام هانى و دیگر زنان روایت مى کرد و از جمله کسانى که از او روایت کرده اند، ابن عباس و على بن الحسین (ع ) و عبدالله بن جعفر و فاطمه صغرى دختر امام حسین (ع ) و دیگرانند.
همچنین ابوالفرج گوید: زینب بانویى عقیله که ابن عباس سخنان حضرت زهرا(س ) را در مورد فدک از قول او نقل کرده و مى گوید: عقیله ما، زینب دختر على (ع ) به من گفت .
از ظاهر فرمایش فاضل دربندى و دیگر عالمان چنین به دست مى آید که حضرت زینب کبرى (س ) علم منایا و بلایا (خوابها و حوادث آینده ) را همچون بسیارى از یاران حضرت على (ع )، مانند میثم تمار و رشید هجرى و برخى دیگر مى دانسته و بلکه در ضمن اسرارى که بیان کرده ، به طور قطع و مسلم آن حضرت را از مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم و دیگر زنان با فضیلت برتر دانسته است .
وى در ضمن فرمایش حضرت سجاد (ع ) که به آن حضرت فرموده بود: (( اى عمه تو بحمدالله دانشمند بدون آموزگار و فهمیده بدون آموزنده هستى . )) ، گوید: این فرمایش خود دلیل و حجت بر آن است که زینب دختر حضرت امیرالمؤ منین (ع ) محدثه بوده یعنى به او الهام مى شده است و عمل او از علم لدنى و آثار باطنى مى باشد. (19)
شجاعتى نظیر حسین (ع )
شجاعت حسین (ع ) در خواهرش زینب (س ) هم بود؛ یا زینب (س ) هم در مقام شجاعت قطع نظر از جهت امامت ، کمى از حسین (ع ) ندارد قوت قلبش به برکت اتصالش به مبداء تعالى راستى محیرالعقول است .
شیخ شوشترى مى فرماید: اگر حسین (ع ) در صحنه کربلا یک میدان داشت ، مجلله زینب (س ) دو میدان نبرد داشت : میدان نبرد اولش ‍ مجلس ابن زیاد، و دومى مجلس یزید پلید.
اما تفاوت هایى که از حیث ظهور دارد، نبرد حسین (ع ) با لباسى که از پیغمبر به او رسیده بود، عمامه پیغمبر بر سر و جبه او به دوش ، نیزه به همراه و شمشیر به دستش سوار بر مرکب رسول خدا (ص ) گردید با عزت و شهامت وارد نبرد مشرکین گردید تا شهید شد. (20)
گذشتن از راحتى
کسى که پس از دستگاه سلطنتى ، دستگاه او است ، کمال وسایل موجود به بهترین وجهى برایش مهیا است ، غلامها و کنیزها و وسایل راحتى ، غرض زینب در چنین خانه اى زندگى مى کند که هیچ کسرى ندارد ناگهان مى بیند حسین (ع ) مى خواهد حرکت کند تمام خوشى ها و راحتى ها را رها مى کند و خود را در دریاى ناراحتى ها و ناملایمات مى افکند این ، چه زهدى است ؟ سبحان الله ! واقعا حیرت آور است . اگر جریان را نمى دانست ، مهم نبود، لیکن از همان شب 28 رجب که به اتفاق برادرش با ترس و هراس ‍ از مدینه فرار کرده به سمت مکه حرکت نمودند، براى آنچه جدش ‍ رسول خدا (ص ) و پدر و مادرش گزارش داده بودند از مصیبتها آماده شد.
خلاصه ، با علم به این معنى ، و یقین به این که در بلاهاى سخت سخت مى رود،: براى مثل زینبى که دختر سلطان حقیقى و ظاهرى و همسر عبدالله است برود در یک دستگاهى که آخرش اسیرى است ، آواره بیابانها و زحمت مسافرتها گردد؟ (21)
آینه تمام نماى مقام رسالت و امامت
محمد غالب شافعى ، یکى از نویسندگان مصرى گفته است :
(( یکى از بزرگترین زنان اهل بیت از نظر حسب و نسب و از بهترین بانوان طاهر، که داراى روحى بزرگ و مقام تقوا و آیینه تمام نماى مقام رسالت و ولایت بوده ، حضرت سیده زینب ، دختر على بن ابى طالب – کرم الله وجهه – است که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود، به حدى که در فصاحت و بلاغت یکى از آیات بزرگ الهى گردید و در حلم و کرم و بینایى و بصیرت در تدبیر کارها در میان خاندان بنى هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت جمع کرده بود.
آنچه خوبان همگى داشتند، او به تنهایى دارا بود. شبها در حال عبادت بود و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزکارى معروف بود… )) (22)
ایراد خطبه در کودکى
از عجایب اینکه زینب (س ) در حدود شش سالگى ، خطبه غرا و طولانى مادرش حضرت زهرا (س ) را که در مسجد النبى ، پیرامون فدک و رهبرى امام على (ع ) ایراد کرد، حفظ نموده بود، براى آیندگان روایت مى کرد، با اینکه آن خطبه هم مشروح و طولانى است و هم واژه ها و جمله هاى دشوار و پر معنى و بسیار در سطح بالا دارد و این از عجایب روزگار است و دیگران آن خطبه را از زینب (س ) نقل نموده اند. (23)
تلاوت قرآن
روایت شده : که روزى زینب (س ) آیات قرآن را تلاوت مى کرد، حضرت على (ع ) نزد او آمد، ضمن پرسشهایى ، با اشاره و کنایه ، گوشه هایى از مصایب زینب (س ) را که در آینده رخ مى داده ، به آگاهى او رسانید.
زینب (س ) عرض کرد: (( من قبلا این حوادث را که برایم رخ مى دهد، از مادرم شنیده بودم )) . (24)
شباهت زینب (س ) به خدیجه
جالب اینکه شباهت حضرت زینب (س ) به حضرت خدیجه (س ) از امیرمؤ منان على (ع ) نیز نقل شده است ، چنان که در روایت آمده است :
وقتى که اشعث بن قیس از حضرت زینب (س ) خواستگارى کرد، حضرت على (ع ) بسیار دگرگون و خشمگین شد، و با تندى به اشعث فرمود:
(( این جرات را از کجا پیدا کرده اى که زینب (س ) را از من خواستگارى مى کنى ؟! زینب (س ) شبیه خدیجه (س )، پروریده دامان عصمت است ، شیر از دامان عصمت خورده ، تو لیاقت همتایى از او را ندارى ، سوگند به خداوندى که جان على در دست او است ، اگر بار دیگر این موضوع را تکرار کنى ، با شمشیر جوابت را مى دهم ، تو کجا که با یادگار حضرت زهرا (س ) همسر و همسخن شوى ؟! )) (25)
همچنین از پاره اى روایت فهمیده مى شود که به خاطر شباهتى که حضرت زینب (س ) به خاله پیامبر (ص ) به نام ام کلثوم داشت ، پیامبر(ص ) کنیه او را (( ام کلثوم )) گذاشت . (26)
شباهت زینب (س ) به پدر بزرگوار خود
مرحوم سید نورالدین جزایرى (ره ) در مورد شباهت حضرت زینب (س ) به پدر بزرگوار خود چنین نوشته است :
غالبا کلیه پسر شباهت به پدر، و دختر شباهت به مادر پیدا مى کند، به جز حضرت فاطمه زهرا(س ): (( کانت مشیتها مشیه ابیها رسول الله و منطقها کمنطقه )) . و نیز حضرت زینب (س ) که (( منطقها کمنطق ابیها امیرالمؤ منین علیه السلام )) بود. (27)
زهد زینب (س )
زینب کبرى (س ) اعلا درجه رضا و تسلیم را دارا و حایز بود. زنى که شوهرش بحرالجود، عبدالله بن جعفر، بود و خانه اش بعد از منزل خلفا و ملوک در درجه اول عظمت بود و ارباب حوایج همواره در آن بیت الشرف تجمع داشته و براى خدمت ، کمر بسته ، آماده و فرمانبردار بودند – با این حال براى کسب رضاى خدا از همه آنها صرف نظر کرد و از مال و جاه و جلال دنیوى به کلى چشم پوشید. حتى از شوهر (البته ، با رضاى او) و نیز از اولاد و خدم و حشم چشم پوشید و به کمک برادرش امام حسین (ع ) شتافت تا دین خدا را نصرت کند و براى جلب رضایت حق ، تن به اسارت داد، تا آن که به مقامات عالیه نایل گردید.
نسبت مردانگى به حضرت زینب (س )
روایت شیخ بزرگوار صدوق را در کتاب (( اکمال الدین )) و شیخ طوسى را در کتاب (( غیبت )) مورد مطالعه قرار دهید! این دو تن به صورت مسند از احمد بن ابراهیم روایت مى کنند که گفت :
(( در سال 282 بر حکیمه دختر حضرت جواد الائمه امام محمد تقى (ع ) وارد شدم و از پس پرده با او صحبت کرده از دین و آیین او پرسیدم و او نام امام خود را برده گفت : فلانى پسر حسن . به او عرض کردم : فدایت شوم ، آیا آن حضرت را به چشم خود دیده اید یا اینکه از روى اخبار و آثار مى گویید؟ گفت :
از روى روایتى که از حضرت عسکرى (ع ) به مادرش نوشته شده است . گفتم : آن مولود کجاست ؟ گفت : پنهان است . گفتم : پس شیعه چه کنند و نزد چه کسى مشکلات خویش را بازگو نمایند؟ گفت : به جده ، مادر حضرت عسکرى . گفتم : آیا به کسى اقتدا کنم که زنى وصایت او را بر عهده دارد؟ گفت : به حسین بن على (ع ) اقتدا کن که در ظاهر به خواهرش زینب (س ) وصیت کرد و هر گونه دانشى که از حضرت سجاد (ع ) بروز مى کرد، به حضرت زینب (س ) نسبت داده مى شد تا بدین گونه جان حضرت سجاد (ع ) محفوظ بماند… (29)
زینب ، چشمه علم لدنى
در مقام علم و یقین ، چنان که علم امام لدنى است ، نه کتابى و تحصیلى رشته علمى که خداى عالم به قلب خاتم الانبیاء و دودمانش انداخت که در قرآن مى فرماید: (( از نزد خود به او علم دادیم )) به على (ع ) و حسن و حسین داد به زینب هم عنایت فرمود.
مجلله زینب (س ) از همان ابتدایى که خداوند او را آفرید، روح لطیفش را چشمه علمى از همان علم لدنى قرار داد. اینها کوچک و بزرگ ندارند. (30)
آرامش کنار برادر
محبت و علاقه زینب (س ) از همان دوران کودکى ، به امام حسین (ع ) به قدرى سرشار بود، که نمى توان آن را وصف کرد. او همواره مى خواست در کنار برادرش حسین (ع ) باشد و رخسار زیباى حسین (ع ) را بنگرد، با او انس و الفت داشته باشد. این محبت عجیب و سرشار از مهر و خلوص ، موجب تعجب حضرت زهرا (س ) شد، راز آن را نمى دانست ، تا آنکه روزى این موضوع را با پدرش در میان گذاشت و پرسید: (( پدرجان ! از محبتى که میان زینب (س ) و حسین (ع ) است ، شگفت زده شده ام ، به طورى که زینب (س ) لحظه اى بدون دیدار حسین (ع ) قرار ندارد، اگر ساعتى بوى حسین (ع ) را استشمام نکند جانش به لب مى رسد. )) پیامبر (ص ) با شنیدن این سخن ، دگرگون شد و اشک از چشمانش ‍ سرازیر گشت و آهى از سینه پرسوزش بر کشید و خطاب به دخترش زهرا(س ) فرمود: (( اى نور چشمم ! این دختر همراه حسین (ع ) به کربلا مى رود، در رنجها و سختیهاى مصایب حسین (ع ) شریک خواهد بود. )) (31)
درجه محبت زینب به حسین (ع )
به نوشته بعضى مورخان ، درجه محبت زینب (س ) به امام حسین (ع ) به گونه اى بود که هر روز چند بار به دیدار حسین (ع ) مى پرداخت ، سپس نماز مى خواند. در روز عاشورا دو نوجوانش ‍ محمد و عون را نزد حسین (ع ) آورد و عرض کرد: (( جدم ابراهیم خلیل (ع ) از درگاه خدا قربانى را قبول فرمود، تو نیز این قربانى را از من بپذیر، اگر چنین نبود که جهاد و جنگ براى زنان روا نیست ، در هر لحظه هزار جان فداى جانان مى کردم ، هر ساعت هزار شهادت را مى طلبیدم . (32)
نگاه به حسین (ع )
علامه جزایرى در کتاب (( الخصائص الزینبیه ))مى نویسد:
وقتى که حضرت زینب (س ) شیر خواه و در گهواره بود، هر گاه برادرش حسین (ع ) از نظر او غایب مى شد، گریه مى کرد و بى قرارى مى نمود. هنگامى که دیده اش به جمال دل آراى حسین (ع ) مى افتاد، خوشحال و خندان مى شد. وقتى که بزرگ شد، هنگام نماز قبل از اقامه ، نخست به چهره حسین (ع ) نگاه مى کرد و بعد نماز مى خواند (33)
عبادت زینب (س )
علامه شیخ شریف جواهرى در کتاب ((مثیرالاحزان )) آورده که فاطمه دختر امام حسین (ع ) گوید: عمه زینب (س ) در آن شب (شب دهم محرم ) در محراب عبادتش ایستاده دعا مى خواند و به خدا استغاثه مى کرد، آن شد دیدگان هیچ یک از ما به خواب نرفت و آه و ناله اش فرو ننشست . (34)
علاقه به نماز شب
حضرت زینب (س ) در عبادت نسخه مادر خود حضرت زهرا (س ) بود و در تمام شبها تهجد و و تلاوت قرآن را به جا مى آورد.
و بعضى از صاحبان فضل گفته اند حضرت زینب (س ) براى رضاى خدا در تمام تهجد و عبادت شب را ترک نکرد حتى شب یازدهم از ماه محرم .
همچنین از امام زین العابدین (ع ) نقل شده که دیدم در همان شب یازدهم محرم نماز را نشسته مى خواند. (35)
نماز شب در شب عاشورا
از فاطمه صغرى ، دختر امام حسین (ع ) روایت شده که مى فرمود:
(( اما عمتى زینب فانها لم تزل قائمه فى تلک اللیله ، اى العاشره من المحرم فى محرابها )) ؛ عمه ام زینب در شب دهم محرم تا به صبح در محراب عبادتش به نماز ایستاده بود. (36)
نماز نشسته
برخى از پژوهشگران روایت کرده اند که حضرت زین العابدین (ع ) فرمود: (( عمه ام زینب در تمام طول مسافرت از کوفه به شام نمازهاى واجب و نوافلش را ایستاده مى خواند و در یکى از منازل ، دیدم نشسته مى خواند، علت این کار را پرسیدم . پاسخ داد: به خاطر شدت گرسنگى و ضعف ، سه شبانه روز است که دیگر نمى توانم ایستاده نماز بخوانم (زیرا حضرت غذاى خود را بین کودکان تقسیم مى کرد) به خاطر اینکه دشمن به هر کدام از ما، در شبانه روز فقط یک قرص نان مى داد. )) هر گاه انسان به دقت به حالات آن حضرت نگاه کند و توجه و انقطاع او را به خداوند متعال ببیند، در عصمت آن حضرت تردیدى به خود راه نمى دهد و یقین مى کند که آن حضرت از همان زنان پارسایى است که تمام حرکات و سکنات خود را وقف خداوند متعال نموده اند و از همین رهگذر به جایگاه رفیع و درجات بلندى که از درجات پیامبران و اوصیا حکایت مى کند، رسیده است . (37)
التماس دعا از زینب (س )
حضرت امام حسین (ع ) در آخرین وداع خود با خواهرش زینب (س ) فرمود: (( خواهرم ! هنگام نماز شب ، مرا فراموش ‍ نکن (38)
ارشاد کوفیان در زمان حیات على (ع )
در طراز المذهب از بحر المصائب روایت مى کند:
پس از آنکه امیرالمؤ منین (ع ) به شهر کوفه آمد و آنجا را محل حکمرانى خود قرار داد، اندک اندک مردم آن شهر از فضل و کمال علمى و عرفانى زینب باخبر شدند. از این رو، زنان توسط مردان خود، به امیرالمؤ منین (ع ) پیام فرستادند:
((شنیده ایم حضرت زینب (س ) محدثه ، عامله و دومین فاطمه است که مانند مادرش ‍ فاطمه و از همه جهانیان برتر است . اگر شما اجازه فرمایید فردا که عید است در جشن ما شرکت نماید از سخنانش بهره مند گردیم .
امیرالمؤ منین (ع ) با درخواست مردم کوفه موافقت فرمود. فرداى آن روز زینب (س ) در جشن بانوان کوفه شرکت کرد و تنها سخنران آن جلسه بود که با استقبال شگفت انگیزى از سوى زنان و شرکت کنندگان روبه رو شد.
پاسخ به مسائل دینى
از شیخ صدوق محمد بن بابویه روایت شده که زینب (س ) نایب خاص امام حسین (ع ) بود و مردم نیز در رابطه با مسائل حلال و حرام به آن حضرت مراجعه مى کردند تا زمانى که امام زین العابدین (ع ) از بیمارى شفا یافت . (39)
سفارش پیامبر درباره زینب (س )
بعد از تولد زینب (س ) پیامبر (ص ) فرمود تا نوزاد را به نزدش ‍ بیاورند. آن گاه او را بوسید و در آغوش گرفت و نام او را زینب (س ) گذاشت و سپس فرمود: به شما سفارش مى کنم ، و این سفارش مرا حاضران به غایبان برسانند (( این دختر را احترام کنند که همانند خدیجه کبرى (س ) است (40)
تجلیل على (ع ) از زینب
زینب (س ) در مدت عمرش هفت بار مسافرت کرد. فقط سفر اول راحت و در کمال خوشى بود و آن وقتى بود که امیرالمؤ منین (ع ) از مدینه به قصد کوفه حرکت فرمود: زینب هم در رکاب پدرش ‍ بود.
على (ع ) هم خیلى رعایت حال زینب (س ) را مى کرد و از او تجلیل مى فرمود، نه از جهت اینکه که دخترش هست ، بلکه به اعتبار روحانیت و معنویت او بود، مانند احترامى که پیغمبر (ص ) به زهرا (س ) مى کرد. (41)
سه وظیفه زینب (س )
از ویژگى هاى زینب (س ) در این انقلاب تاریخى و عظیم ، سه وظیفه مهم او است که با موفقیت کامل به پایان رساند. پس از شهادت امام حسین (ع ) زینب (س ) مى دید بزرگترین وظیفه و مسئولیتش سه چیز است :
نخست ، از حجت خدا و امام وقت ، حضرت سجاد (ع ) حمایت کند و وى را از گزند دشمن حفظ نماید.
دوم ، پیام شهیدان را به همه جا برساند و راه آنها را دنبال کند؛ (که این مساءله از همه مهمتر بود).
سوم ، طبق وصیت برادرش از خانواده هاى شهیدان و از کودکانى که پدران آنها به شهادت رسیده اند، سرپرستى کرده و روحیه آنها را در سطحى عالى نگاه دارد (42)
علاقه به امام حسین (ع )
محبت و دوستى زینب کبرى (س ) به امام حسین (ع ) آن چنان بود که خواهرانش این گونه نبودند. گفته اند: این محبت و دوستى زینب (س ) از ایام و روزگار طفولیت و کودکى وى بوده ، به طورى که آرام نمى گرفت ، مگر در پهلوى امام حسین (ع ) و علیا حضرت فاطمه (س ) رسول خدا (ص ) را از آن آگاه ساخت . رسول خدا (ص ) گریه کرد و فاطمه (س ) را از مصایب و اندوه ها و گرفتارى زینب (س ) آگاه نمود. (43)

……………………………………………………………………………………………………………………………………..
1- خطابه زینب کبرى (س ) پشتوانه انقالب امام حسین (ع ) صفحات 55 – 57 اثر دانشمند محترم محمد مقیمى از انتشارات سعدى ، به نقل از طراز المذهب ، ص 32 و 22.
2- زینب کبرى ، ص 139.
3- الخصائص الزینبیه ، ص 155 ناسخ التواریخ زینب (س ) ص 47
4-(ع ) ناسخ التواریخ حضرت زینب کبرى (س )، ج 1، ص 45 و 46.
5- فاطمه زهرا (س ) دل پیامبر، ص 854
6- زینب کبرى ، ص 137 و 138
7- پیام آور کربلا، ص 17
8- ره توشه راهیان نور، ص 258.
9-زینب کبرى ، ص 137.
10-بحاالانوار، ج 45 ص 64.; 11-2- زینب کبرى ، ص 143.
12-شیرزن کربلا، ص 40
13-زینب کبرى ، ص 153
14 – ریاحین الشریعه ، ج 3 ص 64
15-ره توشه راهیان نور، ص 260
16-زینب کبرى ، ص 144 و 145.
17-زینب کبرى ، ص 144.
18-فاطمه زهرا(س ) شادمانى دل پیامبر، ص 862.
19-فاطمه زهرا(س ) شادمانى دل پیامبر، ص 862
20-زندگانى فاطمه زهرا و زینب ، ص 36.
21-زندگانى فاطمه زهرا و زینب ، ص 25
22- نگاهى کوتاه به زندگانى حضرت زینب کبرى ، ص 33 و 34.
23-منتخب التواریخ ، ص 93؛ سفینه البحار، ج 1 ص 558.
24 – ریاحین الشریعه ، ج 3، ص 50.
25 – الخصائص الزینبیه ص 260
26 – مراقد اهل بیت در شام از سید احمد فهرى ، ص 68.
27 – الخصائص الزینبیه ص 210
28-ریاحین الشریعه ، ج 3، ص 63.
29-تنقیح المقال ، ج 3 ص 79.
30- زندگانى فاطمه زهرا و زینب ، ص 12
31-ریاحین الشریعه ج 3 ص 41
32- ناسخ التواریخ حضرت زینب (س ) ص 74.
33-الخصائص الزینبیه ص 336.
34- فاطمه زهرا(س ) شادمانى دل پیامبر ص 862
35-سیماى حضرت زینب ، ص 76.
36- همان منبع ، ص 85.
37- زینب کبرى ،نقدى ص 62 و 63.
38- سیماى حضرت زینب ، ص 89.
39-سیماى حضرت زینب ، ص 69
40- حضرت زینب (س ) پیام رسان شهیدان کربلاص 8
41- زندگانى فاطمه زهرا و زینب ، ص 14.
42-حضرت زینب پیام رسان شهیدان کربلا ص 28 و 29.
43-زینب کبرى ، ص 193


[ سه شنبه 91/3/16 ] [ 9:43 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب


بازدید امروز: 1942
بازدید دیروز: 1152
کل بازدیدها: 19898547

طلایه دار