امیرمؤمنان علی علیه السلام پس از شهادت پاره تن و ریحانه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم ، برادر خود عقیل را که از دانشمندان نسب شناس بود، فرا خواند و از او خواست تا برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند. عقیل، فاطمه کلابیّه را برای حضرت علی علیه السلام برگزید که خاندانش، بنی کلاب، در شجاعت بی مانند بودند. حضرت علی علیه السلام این انتخاب را پسندید و عقیل را به خواستگاری نزد پدر ام البنین فرستاد. پدر خشنود شد و این وصلت مبارک صورت گرفت.
فرزندان ام البنین
حضرت ام البنین علیهاالسلام مادر چهار فرزند بود بنام های: عباس علیه السلام ، جعفر، عبدالله و عثمان، که تمامی آنان در روز عاشورای سال 61 ه در رکاب برادر و سرور خود سیدالشهدا حضرت امام حسین علیه السلام ـ که درود خدا بر او باد ـ شربت شیرین شهادت نوشیدند. حضرت عباس علیه السلام قمر بنی هاشم در روز عاشورا به برادران گرامی خود فرمود: «امروز روزی است که باید بهشت را بگیریم و جان خود را فدای آقا و امام خود نماییم. ای برادران من، امروز در جان نثاری کوتاهی نکنید و نگویید که ما با حسین برادریم و پسران یک پدریم. آن بزرگوار، امام، آقا و پیشوای بزرگ ماست. پس تا می توانید از حریم محترم امامت پاسداری کنید». پرستار سرور جوانان بهشت
روزی که عروس تازه ابوطالب، پای در خانه امامت نهاد، حسنین علیهماالسلام هر دو بیمار بودند. ام البنین به محض آن که وارد خانه علی علیه السلام شد، خود را بر بالین آن دو بزرگوار رساند و هم چون مادری مهربان به پرستاری و دل جویی از آنان پرداخت. او تا آخر عمر دو ریحانه و دلبند رسول خدا را بر فرزندان خویش مقدم می شمرد. جای خالی فاطمه علیهاالسلام
ام البنین تمام همت خود را برای رسیدن به این هدف صرف کرد که جای خالی فاطمه زهرا علیهاالسلام را در زندگی فرزندانش پر کند. ام البنین با درک عظمتِ شأن آنان، تا آخر عمر در خدمتشان بود و در این راه از بذل آنچه در توان داشت دریغ نورزید. تغییر نام
ام البنین علیهاالسلام در همان روزهای نخست که پا به خانه امامت نهاد، فهمید که وقتی مولا علی علیه السلام او را به اسم صدا می زند، فرزندان فاطمه علیهاالسلام یاد و خاطره مادر عزیزشان برایشان زنده می شود و اندوه تمام وجودشان را فرا می گیرد. از همین رو از حضرت علی علیه السلام می خواهد که به جای «فاطمه» که نام اصلی او بود، او را به نام دیگری صدا کند، تا فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از یاد کردِ نام وی بر زبان مولا علی علیه السلام ، به یاد مادر خویش حضرت فاطمه نیفتند و خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نکند و رنج یتیمی و بی مادری را کم تر احساس کنند. علی علیه السلام ، اسم او را «ام البنین» یعنی مادر پسران نهاد و از آن پس آن بانو به این نام مشهور شد. درود خدا بر ام البنین باد که اسوه وفاداری بود. اهل بیت و ام البنین
محبت بی شائبه ام البنین علیه السلام در حق فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و فداکاری فرزندان او در راه سیدالشهدا در تاریخ بی پاسخ نماند. اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام در احترام و بزرگداشت ایشان کوشیدند و از قدردانی نسبت به او چیزی فروگذار نکردند. «شهید» که از فقیهان بنام است می گوید: «ام البنین از زنان با فضیلت و عارف به حق اهل بیت بود و محبتی خالصانه نسبت به آنان داشت و خود را وقف دوستی آنان کرد. آنان نیز برای او جایگاهی والا و موقعیتی ارزنده قائل بودند». بلندای ایمان
علامه ماممقانی می گوید: شدت علاقه ام البنین به امام حسین علیه السلام نشان از بلندی مرتبت او در ایمان، و معرفت او به مقام امامت دارد. او شهادت چهار جوان رشید خود را در راه دفاع از امام زمان خویش سهل می شمارد. علاقه وی نسبت به سیدالشهدا امام حسین علیه السلام به پاس مقام امامت است و او این معرفت را در مکتب ولایت آموخته بود. این سخن ام البنین علیهاالسلام که فرمود: «اگر حسین زنده باشد کشته شدن چهار فرزندم اهمیت ندارد»، درجه بلند دیانت و ایمان او را آشکار می سازد. سوگواری در بقیع
هنگامی که بشیر خبر شهادت سیدالشهدا را در مدینه اعلام کرد و حضرت امام زین العابدین علیه السلام همراه با قافله اسیران وارد مدینه شد، حضرت زینب کبری علیهاالسلام به زیارت ام البنین شتافت و شهادت چهارفرزندش را به او تسلیت گفت. حضرت ام البنین پس از شهادت امام حسین علیه السلام و فرزندانش همه روزه به قبرستان بقیع می رفت و عبیدالله پسر خردسال عباس را همراه خود می برد و به مرثیه سرایی در شأن شهیدان کربلا می پرداخت. سخاوت سبز
کدام واژه ها می توانند ترا بستایند؟ کدام قلمْ توانایی توصیف تو را می یارد؟ کدام زبان می تواند از تو بگوید، ای وفادارتر از وفا و ای مادر وفا. اینک سوخته دل و خسته جان. در سوگت نشسته ایم و چشم انتظارِ مهرورزی توایم که تو را در قیامت شأن و منزلتی است شگفت و بزرگ. دستان نیازمند ما را بی پاسخ نگذار که این نه در شأن توست، ای هماره سخاوتمند، ای بانو. زیارت حضرت زینب
ام البنین علیهاالسلام اهل بیت علیهم السلام را از دل و جان دوست داشت و برای آنها احترام و ارزش فراوانی قائل بود از سوی دیگر اهل بیت علیهم السلام هم به این بانوی وفادار احترام می گزاردند و همواره با ستایش از او یاد می کردند. حضرت زینب در تمام اعیاد به دیدن این بانوی گران قدر می رفت و از او دل جویی می کرد. پس از واقعه کربلا هم حضرت زینب نخست به دیدن ام البنین رفت و شهادت حضرت عباس علیه السلام و سایر فرزندانش را به او تسلیت گفت. طبیب دردمندان صدا در سینه ها ساکت که اینک یار می آید ز راه شام و کوفه عابد بیمار می آید غبار راه بس بنشسته بر رخسار چون ماهش به چشم آیینه ایزدنمایی تار می آید الا ای دردمندان مدینه با دو صد حسرت طبیب دردمندان با دل تب دار می آید الا ای بانوان اهل یثرب پیشواز آیید که زینب بی برادر با دل غم خوار می آید بیا ام البنین با دیده گریان تماشا کن که اردوی حسینی بی سپه سالار می آید
بی بال و پر مخوان جانا دگر ام البنینم که من با محنت دنیا قرینم مرا ام البنین گفتند چون من پسرها داشتم زان شاه دینم ولی امروز بی بال و پَرَستم نه فرزندان، نه سلطان مبینم مرا ام البنین هرکس که خواند کنم یاد از بنین نازنینم به خاطر آورم آن مه جبینان زنم سیلی به رخسار و جبینم
عروج ملکوتی
زندگی سراسر تلاش و مبارزه و فداکاری ام البنین علیهاالسلام رو به پایان بود. همسر مولا علی علیه السلام رسالت خویش را به خوبی به انجام رسانید. دلیرانی تربیت کرد که همگی در راه وفاداری به ولایت و امامت در صحرای کربلا عاشقانه شربت شیرین شهادت نوشیدند و به هرچه وفا و وفاداری است آبرو بخشیدند. وی طلایه دار پیام آوران کربلا پس از زینب کبری علیهاالسلام بود و تا آخر عمر همسری لایق و وفادار برای مولا علی علیه السلام باقی ماند. ستاره درخشان مدینه، حضرت ام البنین، در سال هفتاد قمری شمع وجودش خاموش شد و در قبرستان بقیع در کنار فرزند رسول خدا، امام حسن مجتبی علیه السلام و فاطمه بنت اسد و دیگر چهره های تابان به خاک سپرده شد. خاطره عاشور
از ویژگی های مهم ام البنین علیهاالسلام توجه به زمان و مسائل مربوط به آن بود. وی که شاعری توانا بود پس از واقعه عاشورا با استفاده از اشعار حماسی خویش به بزرگداشت یاد و خاطره شهیدان کربلا پرداخت. او به عزاداری خود گاه جنبه های دیگری می داد تا هم حماسه کربلا و شجاعت پسران خود، و هم مظلومیت و حقانیت امام حسین علیه السلام را به مردم زمان خود و آیندگان معرفی کند. او تاریخ کربلا را بازگو می نمود و در قالب عزاداری و مرثیه سرایی به حکومت وقت اعتراض می کرد و مردم را اطراف خود جمع می کرد و نسبت به عمّال بنی امیه متنفّر و منزجر می نمود. سند زنده
با آن که قبر نورانی قمر بنی هاشم و برادرانش در کربلا بود، ام البنین علیهاالسلام بقیع را برای عزاداری و مرثیه سرایی انتخاب می کرد؛ چون در آن جا اجتماع مردم بیشتر بود و بزرگان صدر اسلام در آن خفته بودند و مردم را به یاد حماسه های روزهای آغازین اسلام می انداخت. آن بانوی ارجمند همراه با سند زنده خویش عبیدالله، فرزند خردسال حضرت عباس، ـ که او نیز همراه مادرش لبابه در کربلا حضور داشت ـ در بقیع به تعزیه خوانی می پرداخت. ام البنین علیهاالسلام ، این دلیرترین بانوی قبیله بنی کلاب که از زنده کنندگان خاطره کربلاست، هم چون زینب علیهاالسلام دختر علی مرتضی علیه السلام به این رسالت بسیار مهم همت می گمارد و با استفاده از زبان شعر و مرثیه مردم را از حقایق آگاه می کرد. خبر شهادت
روزی که بشیر به فرمان امام زین العابدین علیه السلام وارد مدینه شد تا مردم را از بازگشت اسرای آل علی باخبر سازد، ام البنین علیهاالسلام راه را بر او گرفت و فرمود: ای بشیر، از امام حسین چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدای تعالی ترا صبر دهد که فرزندانت عبدالله و جعفر و عثمان شهید شدند. ام البنین گفت: از حسین چه داری؟ بشیر گفت: خدای صبرت دهد که عباس هم شهید شد. ام البنین گفت: فرزندان من و آنچه زیر آسمان است فدای نام حسین باد! مرا از حسین خبر ده. وقتی که بشیر خبر شهادت امام حسین علیه السلام را به ام البنین داد، آن بانو ناله ای کشید و گفت: ای بشیر، بند دلم را پاره کردی و آن گاه صدا به ناله و شیون بلند کرد. تا شنید از شهادت آن شاه ناله سر داد با هزاران آه
[ سه شنبه 90/2/27 ] [ 8:25 عصر ] [ کربلایی جواد ]
[ نظر ]