سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بی سروسامان

نمازعارفانه امام خامنه ای با رزمندگان
کلیپ کمتر دیده شده  از نماز خواندن زیبا و عارفانه امام خامنه ای  در کنار رزمندگان
دریافت فایل تصویری3gp حجم:4،473مگابایت
سلامتی آقا امام زمان(عج) و امام خامنه ای صلوات


[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 7:9 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

تشکر امام خامنه ای از حماسه آفرینی مردم در انتخابات با شکوه 12 اسفند 90 و بی اثر بودن تحریم ها علیه ایران در دیدار با خبرگان رهبری
دریافت فایل تصویری3gp  حجم:5،473مگابایت
سلامتی آقا امام زمان(عج) و امام خامنه ای صلوات


[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 7:2 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

برای دیدن تصاویر در اندازه اصلی روی تصاویر کلیک کنید .


[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 6:58 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

بسم‌اللّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
خوشامد عرض میکنیم به آقایان محترم، خبرگان مکرم و مجلل نظام جمهورى اسلامى. و تشکر میکنیم از مطالبى که در این اجلاس از سوى آقایان مطرح شده، که نشان‌دهنده‌ى حساسیت نسبت به مسائل و حوادث کشور و احساس مسئولیت نسبت به آینده‌ى کشور است. ان‌شاءاللّه‌ خداوند متعال به شما توفیق بدهد و به همه‌ى ما کمک کند که بتوانیم در انجام وظائفى که بر دوش ماست، با نیت خالص سعى خودمان را به کار ببریم. تأثیر آن با خداست، قبول آن بسته به کرم و لطف الهى است؛ لیکن هر کداممان در هر جائى که هستیم، باید تلاش را بکنیم، باید همت را بگماریم بر پیشرفت کارها.

 لازم میدانم قبل از آنکه مطالبى را عرض کنم که یادداشت کرده‌ام، از مردم عزیزمان تشکر کنم، تقدیر کنم، از آنها تجلیل کنم، به خاطر این حضور بموقع و بهنگام و بسیار اثرگذارى که در این انتخابات داشتند. حقیقتاً مردم عزیز ما سنگ تمام گذاشتند و در عرصه‌ى رویاروى با جبهه‌ى مخالفان و دشمنان کشور و دشمنان مردم، قدرت ناشى از ایمان و بصیرت را به میدان آوردند. هر کسى که بداند در طول این ماه‌هاى گذشته چه تلاشى از سوى دشمنان شد براى اینکه روز دوازده اسفند را کمرنگ و مضمحل کنند، بداند چقدر خرج کردند، چقدر استخدام کردند، چقدر طراحى کردند، چقدر در اتاقهاى فکر جمله‌سازى کردند تا اینها را به ذهن مردم منتقل کنند و در عمل مردم تأثیر بگذارند، میفهمد که چقدر کار مردم کار بزرگى بود و حرکت، حرکت عظیمى بود.

 انسان اولاً بایستى شکر خدا را بکند؛ چون از اوست، متعلق به اوست، ناشى از اراده‌ى الهى و رحمت و فضل پروردگار است. و آنگاه انسان باید با همه‌ى وجود از مردم تشکر کند؛ چون این رحمت الهى، بى‌سبب و بدون جهت به کسى، به ملتى، به امتى، به کشورى داده نمیشود. در دعا میخوانیم که: «اللّهمّ انّى اسئلک موجبات رحمتک». ما بایستى موجبات رحمت را فراهم کنیم، آن وقت باران فیاض و سیل‌آساى رحمت و فضل الهى بر سر ما خواهد بارید. مردم ما موجبات رحمت الهى را فراهم کردند. حضور مردم در صحنه، ایستادگى‌شان در مقابل هجمه‌ى دشمنان، بصیرتشان، اینها همه موجبات رحمت الهى بود. توفیقِ برآوردن این موجبات هم باز متعلق به خداى متعال است. هم از خداى متعال سپاسگزاریم و در مقابل او جبهه‌ى سپاس بر خاک میگذاریم، هم از مردم عزیزمان با همه‌ى وجود تشکر میکنیم و امیدواریم که خداوند پاداش کافى و کامل به مردم عنایت کند.

 مطلبى که من میخواهم عرض بکنم، حول و حوش مسئله‌ى انتخابات است. انتخابات یک حادثه‌ى گذرا نیست، یک حادثه‌ى اثرگذار است؛ لذا روى این باید تأمل کنیم. اولاً انتخابات رکن مهم نظام است. نظام مردم‌سالارى دینى، متکى به انتخابات است. بدون انتخابات، مردم‌سالارى نخواهد بود. معیار تکیه‌ى به مردم، معیار مشهود و محسوس و قابل اندازه‌گیرى، همین انتخابات است. بنابراین هر کسى به نظام اسلامى اعتقاد دارد، در این اعتقاد صادق است، شرکت در انتخابات را وظیفه‌ى خودش میداند؛ ولو حالا ممکن است اعتراضى هم به یک چیزى، به خود این انتخابات، به یک شکلى از اشکال انتخابات داشته باشد؛ لیکن در عین حال با وجود اعتراض، وارد میدان انتخابات میشود؛ این وظیفه است. بنابراین همه‌ى کسانى که در سرتاسر کشور وارد این عرصه شدند، به این واجب عمل کردند؛ این وظیفه را انجام دادند؛ فهم صحیح خودشان را نشان دادند. این فهم صحیح نشان میدهد که مسئله‌ى انتخابات، مسئله‌ى رکن نظام است. ما نمیتوانیم از این مسئله صرف نظر کنیم، به صرف اینکه یا به زید و عمروئى معترضیم، یا به شیئى و شیئى معترضیم. این اعتراضها مانع از این نمیشود؛ این نکته‌ى اساسى و اصلى است.

 یک اثرى که این انتخابات داشت - و انتخاباتها غالباً این اثر را دارد - مسئله‌ى توهّم‌زدائى است. انتخابات مثل یک سیلىِ بیدار کننده و هشیار کننده است به کسانى که در توهّمات خودشان غوطه میخورند و خیال‌پردازى میکنند؛ راجع به آینده‌ى نظام، راجع به اصل نظام، راجع به مردم، راجع به کشور، راجع به دشمن توهّماتى در ذهن دارند، تخیلاتى دارند، غرق در این توهّمات هستند. انتخابات، اینها را از این توهّمات خارج میکند؛ حقیقت را جلوى اینها میگذارد.

 ما دو روز پیش از این شنیدیم که رئیس جمهور آمریکا گفته است ما به جنگ با ایران فکر نمیکنیم. خیلى خوب؛ این خوب است، این حرفِ عاقلانه‌اى است، این خروج از توهّم است. در کنارش گفته است که ما با تحریم، مردم ایران را به زانو درمى‌آوریم - نقل به مضمون - این توهّم است. آن خروج از توهّم در آن بخش اول خوب است، باقى ماندن در توهّم در این بخش دوم به آنها ضربه خواهد زد. وقتى محاسبات انسان بر مبناى توهّم بود، بر مبناى واقعیتها نبود، پیداست که در برنامه‌ریزى‌اى که بر اساس این محاسبات انجام میدهد، شکست خواهد خورد؛ و این، همین است.

 خب، الان یک سال است که به قول خودشان تحریمهاى فلج‌کننده و چه و چه اعمال میکنند - البته تحریم ما سى و سه سال است - گفتند هم که هدف، جدا کردن مردم از نظام اسلامى است؛ اما دیدند که مردم آمدند آنجا، به نظام اسلامى رأى دادند. رأى به هر نامزد انتخاباتى، آمدن پاى هر صندوق، رأى به نظام اسلامى است؛ مردم این را نشان دادند. ما عرض کردیم که انتخابات، یک سیلى است؛ این سیلى انواع و اقسامى دارد؛ یکى از انواع سیلى، سیلىِ بیدار کننده است، هشیار کننده است. بنابراین، این انتخابات ما خاصیت سیلى زدن را هم داشت.

 نکته‌ى دوم که اشارتاً عرض شد، این است که انتخابات نشان دهنده‌ى اعتماد مردم به نظام است. بعد از انتخاباتِ پر سر و صداى پر حادثه‌ى سال 88، بعضى اینجورى پیش‌بینى میکردند که اعتماد مردم از نظام سلب شد؛ مردم دیگر پاى صندوقها نمى‌آیند. این انتخابات، یک پاسخ قاطع و روشن بود به این تصور غلط، به این استنتاج غلط، این گمانه‌زنى خطا. مردم این گمانه‌زنى‌ها را تخطئه کردند؛ نشان دادند که نخیر، به نظام اسلامى پایبندند، به آن اعتماد دارند، به نداى او - که میگوید من صندوق رأى گذاشتم، بیائید رأى خودتان را بدهید و برنامه را تنظیم کنید - پاسخ میدهند و مى‌آیند وارد میدان میشوند. همین طور که عرض کردیم، هر یک رأى، در واقع رأى به نظام جمهورى اسلامى بود. این اکثریت قاطعى که به میدان آمدند، یکى از بالاترین رقمها و نسبتهاى انتخابات ما در طول این سى و سه سال بود. بعد از گذشت سى و سه سال، مردم اینجور وارد میدان میشوند؛ این نشان‌دهنده‌ى اعتماد کامل است.

 یک نکته‌ى دیگرى که انسان در این انتخابات میدید و مشهود بود، بصیرت و تعالى فکرى مردم بود. مردم با تحلیل وارد انتخابات شدند و رأى دادند؛ تحلیل داشتند. شما میدیدید از آن جوانِ رأى اوّلى تا آن مرد و زن کهنسال، هر کس از آنها سؤال میکرد که شما چرا رأى میدهید، یک تحلیلى پاى آن میگذاشتند، یک دلیلى ذکر میکردند؛ صرف این نبود که خب، انتخابات است، باید بیائیم رأى بدهیم؛ نه، میگفتند براى چه میخواهیم رأى بدهیم: چون دشمن ما کمین کرده است، چون گرگهاى گرسنه کمین کرده‌اند؛ که ان‌شاءاللّه‌ بنده در یک گفتار دیگرى تشریح خواهم کرد که چگونه اینها کمین گرفتند براى بلعیدن و دریدن، به خیال اینکه این برّه است و میشود دریدش؛ نمیدانند شیر است و نمیشود نزدیکش شد! مردم دیدند این جبهه را، دیدند دشمنى‌ها را، دیدند هدفگذارى دشمن و جبهه‌ى معاند را؛ لذا با بصیرت وارد شدند، با تحلیل وارد شدند؛ و این خیلى مهم است.

 یک نکته‌ى دیگرى که بر این انتخابات مترتب است، این است که حالا مجلسى که برآمده‌ى از این انتخابات است، مسئولیت سنگینى دارد. همیشه همین جور است؛ رؤساى ما هم که منتخب مردمند، هر مسئولى در هر سطحى که منتخب مردم است، به اندازه‌ى سنگینى بار انتخاب، بار مسئولیت او سنگین است. در این شرائط، با این هیاهوى دشمن، آمدن مردم توى این میدان، این مجلسى که تشکیل خواهد شد، مجلس بسیار پرمسئولیتى است. ما از همین حالا به این برادران و خواهرانى که ان‌شاءاللّه‌ در مجلس خواهند آمد - آنهائى که انتخاب شده‌اند و آنهائى که در مرحله‌ى دوم انتخاب خواهند شد - عرض میکنیم بدانند چه بار سنگینى بر دوش آنهاست؛ بیایند با خردمندى و تدبیر، وظائفشان را انجام بدهند.

 اهمیت کشور به تنظیم قوانین این کشور است. ما در همه‌ى مسائل احتیاج داریم به قانونهاى راهگشا. نمایندگان مجلس حقیقت را نگاه کنند، نیاز را بشناسند، بر طبق نیاز، درستْ آن درمان لازم را براى هر درد و هر شکایتى جلوى پاى مسئولین بگذارند. قانون باید راهگشا باشد. قانونى که راه‌ها را ببندد، کارها را مشکل کند، یا قابل اجرا نباشد، یا مشکلات فراوان درست کند، یا دچار تناقض باشد، فایده ندارد. صرف اینکه ما بنشینیم یک قانونى تهیه و تنظیم کنیم، کافى نیست؛ بدانیم که قانون بایستى راهگشا باشد، مدبرانه باشد.

 تشکیل دولتها بر عهده‌ى مجالس است. در گزینشهاشان بدانند چه کسى را با چه نیازى، براى چه مقصودى، با چه مزایائى، با چه خصوصیاتى انتخاب میکنند. هم دقت کنند، هم انصاف داشته باشند. ما توصیه نمیکنیم به این که دقت بکنند، اگرچه گاهى اوقات این دقتها و موشکافى‌ها به بى‌انصافى‌هائى منتهى بشود. دقت کنند، همراه با انصاف؛ هوشمندانه حرکت کنند، همراه با اخلاص. واقعاً آن چیزى که اساس قضیه است، اخلاص است. جناب آقاى مهدوى در بیاناتشان اشاره کردند که نفوذ کلمه‌ى امام و روْ شدن آن چیزى که امام طراحى کرده بودند، بیشتر به خاطر اخلاص امام بود. واقعاً همین جور بود؛ مرد بااخلاصى بود، وجودش سر تا پا اخلاص بود. ما اگر اخلاص داشته باشیم، کارهامان پیش میرود. هم مسئولین در قوه‌ى مقننه، هم در قوه‌ى قضائیه، هم در مناصب روحانى، هم در مناصب نظامى - در مناصب گوناگون - آن چیزى که لازم است، این است که ما تکلیف را بشناسیم و براى خاطر تکلیفمان کار را انجام بدهیم؛ ملاحظات دیگر را مخلوط نکنیم.

 البته من در اینجا این را هم حتماً تذکر بدهم: تشکر از دست‌اندرکاران کار انتخابات. حالا جناب آقاى یزدى اشاره کردند به این که از شوراى نگهبان تشکر شده. واقعاً همین جور است. انسان وقتى از نزدیک حجم کار را، ظرافت کار را، سختى کار را مى‌بیند، در دلش این افراد را تکریم میکند. من به جناب آقاى جنتى و بعضى از آقایان عرض میکردم که واقعاً هر وقت یادم مى‌آید کارى را که شماها دارید میکنید، در دلم شما را تکریم میکنم. مکرر در مکرر دعا میکردیم که خدا به اینها قوّت بدهد، توانائى بدهد؛ هم اینها، هم دولت و وزارت کشور، هم مسئولین حفاظت و امنیت که توانستند امنیت انتخابات را تأمین کنند، هم مسئولین تبلیغات، صدا و سیما و دیگران. اینها واقعاً کارهاى برجسته و بزرگى انجام دادند؛ توانستند این مسئولیت بزرگ را، این کار بزرگ را، این پروژه‌ى بسیار سنگین و مهم و حیاتى را به بهترین وجهى از آب دربیاورند. خب، این الگوى ماست؛ الگوى مردم‌سالارى اسلامى.

 در مردم‌سالارى اسلامى، روح، لُب و ماده‌ى اصلى عبارت است از اسلام؛ از این هیچ تخطى‌اى نباید بشود؛ و وجود ندارد و ان‌شاءاللّه‌ بعد از این هم نخواهد داشت. در تنظیم قوانین، در گزینش افراد، معیار ما اسلام است. شکل کار، قالب کار، روش مدیریت، مردم‌سالارى است؛ یعنى مردمند که وارد صحنه میشوند، به اسلام هم از بن دندان عقیده دارند؛ ولو حالا ممکن است کسى از ظواهر بعضى از آنها حدس نزند که اینها به اسلام و به نظام اسلامى پایبندند؛ اما واقعاً پایبندند، اسلام را دوست میدارند.

 تجربه‌ى این سى و سه سال هم نشان داده که اسلام میتواند به یک کشور عزت بدهد؛ میتواند یک ملت را سربلند کند؛ میتواند اهداف خوبى را ترسیم کند؛ میتواند راه‌هائى را به سوى این اهداف، هموار و مسطح کند؛ میتواند حرکت علمى ایجاد کند؛ میتواند حرکت فناورى و صنعتى ایجاد کند؛ میتواند حرکت تقوائى و اخلاقى ایجاد کند؛ میتواند آنها را در مقابل ملتهاى دیگر روسفید کند؛ اینها اتفاقاتى است که در کشور ما افتاده؛ اینها کارهاى بزرگى است که به برکت اسلام در این کشور انجام گرفته. اسلام همچنان لُب و محتوا و ماده‌ى اصلى حرکت نظام ماست، شکل هم شکل مردم‌سالارى است؛ از هم جدا نیستند. یعنى این مردم‌سالارى هم باز از خود اسلام سرچشمه گرفته.

 اینکه گفته بشود ما مردم‌سالارى را از غربى‌ها یاد گرفتیم، خطاست. صورت ظاهر، یکى است؛ اما مردم‌سالارى ما ریشه در یک معرفت دینى دیگر و یک جهان‌بینى دیگرى دارد، تا آنچه که آنها میگویند. ما براى انسانها کرامت قائلیم، براى رأى آنها ارزش قائلیم و حضور آنها را وسیله‌اى میدانیم براى اینکه اهداف الهى تحقق پیدا کند و بدون آن امکان‌پذیر نیست.

 غربى‌ها جور دیگرى عمل میکنند. البته هم ما چهارچوبهائى داریم، هم آنها؛ آنها چهارچوبهاشان ظالمانه است. در یک کشورى کسى به افسانه‌ى هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان مى‌اندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثه‌ى پندارىِ تاریخى را انکار میکنى! حالا گیرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خیلى خوب، انکار یک حادثه‌ى واقعىِ تاریخى مگر جرم است؟ اگر براى کسى روشن نشد، ثابت نشد و او انکار کرد یا حتّى در آن تردید کرد، او را بیندازند زندان! الان در کشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضیه این است: اگر کسى اعتراض کند، تردید کند، قبول نداشته باشد، دادگاه‌ها محکومش میکنند؛ آن وقت به پیغمبر اعظم، به این انسان برجسته‌ى همه‌ى تاریخ، صریحاً اهانت میکنند، مقدسات یک میلیارد و نیم مسلمان را مورد توهین قرار میدهند، کسى حق ندارد به این اعتراض کند که چرا شما این کار را کردید! ببینید این چه چهارچوبهاى غلط و مفتضحى است. چهارچوب آنها این است. اگر کسى در آنجا با حجاب ظاهر بشود - در دانشگاه یا در محیط کار - مجرم است! این چهارچوب است دیگر، منتها چهارچوبهاى غلط و معوج، برخلاف فطرت انسان، برخلاف فهم درست انسان. چهارچوبهاى ما چهارچوبهاى الهى است: ما با فساد مخالفیم، با فحشا مخالفیم، با انواع و اقسام انحرافات بشرى مخالفیم، برابر آنچه که شریعت و دین به ما مى‌آموزد. ما معتقدیم بایستى در مقابل این انحرافها ایستاد، راه‌هاى زندگى را باید از اسلام و قرآن و الهام الهى و وحى الهى گرفت. این چهارچوب ماست. این شد مردم‌سالارى دینى. این الگوى ماست.

ملتهاى مسلمان هم اگر میخواهند بدانند جمهورى اسلامى چه میگوید و داعیه‌ى او چیست، بدانند ما داعیه‌مان این است: ما از اسلام صرف نظر نمیکنیم؛ احکام الهى و شریعت الهى را که شریعت اسلامى است، در همه‌ى امور زندگى‌مان واجب‌الاتّباع میدانیم؛ تلاش و سعیمان هم این است که به این برسیم. چهارچوب و قالب ما براى ورود در این میدان هم مردم‌سالارى دینى است. مردم باید بیایند انتخاب کنند. قانونگذار را که بر این اساس قانون خواهد گذاشت، بایستى مردم معین کنند. مجرى را باید مردم معین کنند. همه چیز با انتخاب مردم، با حضور مردم، با عزت مردم و کرامت مردم است.

امیدواریم خداى متعال ما را موفق بدارد که این راه را بدرستى ادامه بدهیم، خودمان را از انحرافها مصون نگه داریم و بتوانیم ان‌شاءاللّه‌ به آن اهداف عالیه برسیم و مشمول ادعیه‌ى زاکیه‌ى حضرت بقیةاللّه (ارواحنا فداه) باشیم.

والسّلام علیکم و رحمةاللّه‌ و برکاته‌

[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 6:51 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

آیت الله بهجت ره:

هیچ ذکری از ذکر عملی بالاتر نیست و هیچ عملی بالاتر از ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست.

بالاترین ذکر

برای دیدن والپیپر در سایز بزرگ، بر روی عکس کلیک کنید.


[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 9:7 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

دردوازدهم فروردین سال 1334، در خطة ذوق پرور اصفهان، در شهر قمشه، فرزندی مبارک از مادرزاده شد که مایه افتخار و سربلندی دیار خود شد.

 ابراهیم، قبل از این‌که چشم به جهان هستی بگشاید، آنگاه که جنینی ناتوان در رحم مادر بود، به همراه پدر و مادر و خانواده‌اش راهی سرزمین خون و شهادت -کربلای معلی- شد. او در کربلای حسینی، با تنفس مادر، بوی خون و شهادت را استشمام کرد و تربت مطهر حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) جان و روانش را عاشورایی کرد. آزادگی، حریت، شهامت، شجاعت، تسلیم، رضا، ادب و معصومیت تحفه‌هایی بود که در آن سرزمین الهی در وجود او شکوفه کرد.

 محمدابراهیم در سایه محبتهای پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را سپری کرد. این دوران نیز همانند زندگی بسیاری از کودکان هم سن و سال او طبیعی گذشت.

 مادرش می‌گوید که ابراهیم در پنج سالگی به نماز ایستاد و به مسجد رفت و پدرش به یاد می‌آورد وقتی به سن ده سالگی رسید، سوره مبارکه یس و تعدادی از سوره‌های قرآن را فراگرفته بود.

 با رسیدن به سن هفت سالگی وارد مدرسه شد. در دوران تحصیل از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود، به طوری که توجه همه را به خود جلب می‌کرد.

 ابراهیم از همان سنین کودکی و هنگام فراغت از تحصیل، به ویژه در تعطیلات تابستان، با کار و تلاش فراوان مخارج تحصیل خود را به دست می‌آورد و از این راه به خانواده زحمت‌کش خود نیز کمک می‌کرد. او با شور و نشاط و محبتی که داشت، به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دو چندان می‌بخشید.

 پس از اتمام دوران ابتدایی و راهنمایی، وارد مقطع دبیرستان شد. او در دوران تحصیلات متوسطه اشتیاق فراوانی به رشته داروسازی نشان می‌داد. گرچه وضع مالی پدرش در آن حد نبود که بتواند برای فرزند علاقه‌مندش بعضی لوازم پزشکی را تهیه کند، با این حال از آنچه برایش مقدور بود، دریغ نمی‌ورزید. خود ابراهیم نیز با مبلغ اندکی که از کار در مزرعه یا جای دیگر به دست می‌آورد، توانسته بود بخشی از امکانات مورد نیازش را فراهم کند.

 در سال 1352 دیپلم گرفت و در کنکور سراسری شرکت کرد. خانواده‌اش آرزو داشتند نامش را در لیست پذیرفته‌شدگان دانشگاه ببینند ولی چنین نبود. وقت اعلام نتایج، اسم ابراهیم در صدر اسامی ذخیره‌ها قرار داشت. پس از پایان مهلت ثبت نام و انصراف برخی از دانشجویان، انتظار می‌رفت که این‌بار ابراهیم به دانشگاه راه یابد ولی در کمال تعجب دیده شد که اسامی تنی چند از ذخیره‌ها که رتبه آنها پایین‌تر از وی بود، اعلام گردید ولی از نام او نشانی نیست.

 پس از آن، ابراهیم تلاش بسیاری کرد؛ اعتراض کتبی نوشت و جر و بحث زیادی کرد ولی به دلیل نفوذ صاحب منصبان آن زمان در آموزش عالی راه به جایی نبرد و حق او ضایع شد.

 عدم موفقیت ابراهیم در ورود به دانشگاه نتوانست خللی در ارادة او به وجود آورد. در همان سال، پس از قبولی در امتحانات ورودی «دانشسرای تربیت معلم اصفهان» برای تحصیل عازم این شهر شد.

 دو سال بعد، با اتمام تحصیل، به خدمت سربازی رفت؛ اگر چه راضی نبود زیر پرچم رژیمی که مخالف آن بود دو سال عمر گرانبهای خود را تلف سازد. بنا به گفته خودش، تلخترین دوران جوانی او همان دوران سربازی بود. در همین مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستم شاهی آشنا شود و به تعدادی از کتابهایی که از نظر ساواک و دولت آن روز ممنوعه به حساب می‌آمد، دست یابد. مطالعه آن کتابها که به طور مخفیانه و توسط برخی از دوستان برایش فراهم می‌شد، تاثیری عمیق و سازنده در روح و جان او گذاشت و به روشنایی اندیشه‌اش کمک شایانی کرد.

 در سال 1356، پس از بازگشت به زادگاه و آغوش گرم و پرمهر خانواده، شغل معلمی را برگزید. او در روستاهای محروم و طاغوت‌زده مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم، در روزگار معلمی، با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی آشنا شد و در اثر همنشینی با علمای اسلامی مبارز، با شخصیت ژرف حضرت امام خمینی(ره) آشنایی بیشتری پیدا کرد و نسبت به آن بزرگوار معرفتی عمیق در وجود خود ایجاد کرد. 

 هر روز آتش عشق به امام(ره) در کانون جانش شعله‌ور می‌شد. او سعی وافری داشت تا عشق و علاقه به امام(ره) را در محیط درس گسترش دهد و جان دانش‌آموزان را که ضمیرشان به صافی آب و آیینه بود، از عشق «روح‌الله» لبریز سازد.  

 او در خصوص امام(ره) و احکام مترقی اسلام همواره به بحث می‌نشست و دانش‌آموزان را به مطالعة کتابهای سودمند و روشنگر ترغیب می‌نمود. همین امر سبب شد که در چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار شد لکن روح سرکش و بی‌باک او به همة آن اخطارها بی‌توجه و بی‌اعتنا بود. او هدف و راهش را بدون تزلزل و تشویش پی می‌گرفت و از تربیت شاگردان لحظه‌ای غفلت نورزید.

  با گسترده شدن امواج خروشان انقلاب، ابراهیم نیز فعالیتهای سیاسی خود را علنی کرد. حضور او در پیشاپیش صفوف تظاهرکنندگان و سفر به شهرهای اطراف برای دریافت و نشر اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب و ضبط و تکثیر نوارهای سخنرانی ایشان و سایر پیشگامان انقلاب، خاطراتی نیست که به سادگی از اذهان مردم شهر و اعضاء خانواده و دوستانش محو شود. 

وقتی انقلاب به ثمر رسید و اماکن اطلاعاتی ساواک شهرضا به دست مردم انقلابی فتح شد، پروندة سنگینی از ابراهیم به دست آمد. در این پرونده بیش از بیست گزارش و خبر مکتوب در تایید نقش فعال وی در صحنة تظاهرات و شورش علیه رژیم شاه به چشم می‌خورد که در صورت عدم پیروزی انقلاب، مجازات سنگینی برای او تدارک دیده می‌شد. تیمسار «ناجی»، فرمانده نظامی وقت اصفهان، دستور داده بود که هر جا او را دیدند با گلوله مورد هدف قرار بدهند. 

 ابراهیم پس از ابراز لیاقت در طول مبارزات و فعالیتها، چه قبل و چه پس از انقلاب اسلامی، در تشکیل سپاه پاسداران قمشه نیز نقش چشمگیری داشت. او عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران و مسؤولیت واحد روابط عمومی را به عهده گرفت و فعالیتهای خود را بعدی تازه بخشید. 

 به دنبال غائله کردستان، به شهرستان پاوه عزیمت کرد و مسؤولیت روابط عمومی سپاه آن‌جا را به عهده گرفت. پس از یک سال خدمت در کردستان، به همراه حاج احمد متوسلیان، به مکه مشرف شد.

  با شهادت «ناصر کاظمی» به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد و تا آغاز جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند. 

با شروع عملیات رمضان، در تاریخ 23/4/61 در منطقه شرق

بصره، فرماندهی تیپ 27 محمدرسول‌الله(ص) را به عهده گرفت و بعدها با ارتقاء این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش، در سمت فرماندهی آن لشکر انجام وظیفه کرد.

در عملیات مسلم‌بن‌عقیل(ع) و محرم در سمت فرمانده قرارگاه ظفر، سلحشورانه با دشمن متجاوز جنگید. در عملیات والفجر مقدماتی، مسؤولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل: لشکر 27 حضرت رسول(ص)، لشکر 31 عاشورا، لشکر 5 نصر و تیپ 10 سیدالشهدا بود، به عهده گرفت.

سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر 27 تحت فرماندهی او در عملیات والفجر چهار و تصرف ارتفاعات کانی مانگا هرگز از خاطره‌ها محو نمی‌شود.

اوج حماسه آفرینی این سردار بزرگ در عملیات خیبر بود. در این مقطع، حاج همت تمام توان خود را به کار گرفت و در آخرین روزهای حیات دنیوی‌اش، خواب و خوراک و هرگونه بهرة مادی از دنیا را برخود حرام کرد و با ایثار خون خود برگی خونین در تاریخ دفاع مقدس رقم زد.

سرانجام، فاتح خیبر سردار بزرگ اسلام حاج محمدابراهیم همت در تاریخ 17 اسفندماه سال 1362 در جزیره مجنون به دیدار معبود خویش شتافت و به جمع دوستان شهیدش ملحق شد. روحش شاد و یاد جاودانه‌اش گرامی باد.









کـــــــــــــــربـــــــــــــــــــلا رفــــــتـــن ســــــــــــــــــر میخـــــواهـــــــد....
 

[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 8:46 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ضمن دستور برای تشکیل شورای عالی فضای مجازی به ریاست رئیس‌جمهور، اعضای حقوقی و حقیقی این شورا را تعیین کردند.
رهبر انقلاب اسلامی آثار چشمگیر شبکه جهانی اینترنت در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، لزوم برنامه‌ریزی و هماهنگی به منظور صیانت از آسیب‌های ناشی از آن، و بهره‌گیری حداکثری از فرصت‌ها در جهت ارائه خدمات گسترده و مفید به مردم را از دلایل اصلی ضرورت تشکیل شورای عالی فضای مجازی برشمردند و تأکید کردند: این شورا وظیفه دارد مرکزی بنام مرکز ملّی فضای مجازی کشور ایجاد کند.
متن حکم به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
گسترش فزاینده‌ فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی بویژه شبکه‌ی جهانی اینترنت و آثار چشمگیر آن در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، و لزوم سرمایه گذاری وسیع و هدفمند در جهت بهره گیری حداکثری از فرصت های ناشی از آن در جهت پیشرفت همه جانبه کشور و ارائه خدمات گسترده و مفید به اقشار گوناگون مردم و همچنین ضرورت برنامه ریزی و هماهنگی مستمر به منظور صیانت از آسیب های ناشی از آن اقتضا می کند که نقطه‌ی کانونی متمرکزی برای سیاستگذاری، تصمیم گیری و هماهنگی در فضای مجازی کشور بوجود آید. به این مناسبت شورای عالی فضای مجازی کشور با اختیارات کافی به ریاستِ رئیس جمهور تشکیل می گردد و لازم است به کلیه‌ی مصوبات آن ترتیب آثار قانونی داده شود.
اعضای حقوقی این شورا عبارتند از: رئیس جمهور(رئیس شورای عالی)، رئیس مجلس شورای اسلامی، رئیس قوه قضائیه، رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، دبیر شورای عالی و رئیس مرکز، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، وزیر اطلاعات، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و همچنین اعضای حقیقی: حجج اسلام و آقایان: دکتر حمید شهریاری، دکتر سیّدجواد مظلومی، مهندس مسعود ابوطالبی، دکتر کامیار ثقفی، دکتر رسول جلیلی، دکتر محمد سرافراز و مهندس علیرضا شاه میرزایی می باشند که برای مدت سه سال تعیین می‌شوند.
این شورا وظیفه دارد مرکزی به نام مرکز ملّی فضای مجازی کشور ایجاد نماید تا اشراف کامل و به روز نسبت به فضای مجازی در سطح داخلی و جهانی و تصمیم گیری نسبت به نحوه مواجهه فعال و خردمندانه کشور با این موضوع از حیث سخت افزاری، نرم افزاری و محتوایی در چارچوب مصوّبات شورای عالی و نظارت بر اجرای دقیق تصمیمات در همه سطوح تحقق یابد. نکات اساسی در مورد وظایف شورای عالی و مرکز فضای ملّی مجازی با تأکید بر توجه جدّی به آن، در پیوست این حکم ابلاغ می گردد.
در پایان انتظار دارم، ضمن تسریع در تشکیل مرکز ملّی فضای مجازی، رئیس و اعضای محترم شورا تلاش بایسته را در جهت دستیابی این مرکز به اهداف تعیین شده به کار برند. کلیه دستگاههای کشور موظف به همکاری همه جانبه با این مرکز می باشند.
سیّدعلی خامنه‌ای
17/اسفند ماه/1390

[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 8:28 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

برای دیدن تصاویر در سایز اصلی روی آن کلیک کنید.


[ چهارشنبه 90/12/17 ] [ 8:24 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]

درختکاری امام خامنه ای 1390
کلیپی از درختکاری امام خامنه ای به مناسبت روز درختکاری وسخنان ایشان در مورد این روز (15اسفند 1390)
دریافت فایل تصویریmp4 حجم:9،573مگابایت
دریافت فایل تصویری3gp حجم:4،198مگابایت
سلامتی آقا امام زمان(عج) و امام خامنه ای صلوات


[ سه شنبه 90/12/16 ] [ 10:14 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
[ سه شنبه 90/12/16 ] [ 10:13 عصر ] [ کربلایی جواد ] [ نظر ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب


بازدید امروز: 189
بازدید دیروز: 2242
کل بازدیدها: 19895642

طلایه دار