بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمد للَّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا محمّد و ءاله الطّاهرین
سیّما بقیّةاللَّه فى الأرضین
«و من کلام له صلّى اللَّه علیه و ءاله: النّاس معادن کمعادن الذّهب و الفضّة».(1) آنچه که در این جملهى شریف و کوتاه و پرمغز مورد نظر است، وجود استعدادهاى پنهان در هر فردى از افراد انسان است. اینکه حالا بعضى این بحث را به بحث جبر و تفویض و این چیزها متصل میکنند، این دور شدن از محتواى واضح و ظاهر این حدیث شریف است. در این حدیث میخواهد بفرماید: همچنان که معادنى وجود دارد که در اینها طلا هست، نقره هست - حالا این دو تا را به عنوان مثال ذکر کردهاند؛ معادن گوناگونى وجود دارد - و ظاهر کار، سنگ است، خاک است، زمین است، چیزى محسوس نیست، اما اگر بکاوید، اگر بشناسید، اگر قدر بدانید، در زیر همین سنگ و خاک معمولى، یک عنصر گرانبها پیدا خواهید کرد که ارزش آن با ارزش آنچه که در ظاهر دیده میشود، قابل مقایسه نیست، انسانها هم همین جورند؛ یک ظاهرى وجود دارد که در حرکات و سکنات و گفتار و رفتار و کردار انسانها، آدم اینها را مىبیند؛ اما یک باطنى هم وجود دارد که آن عبارت است از استعدادهاى متراکمى که خداى متعال در وجود انسان گذاشته است. البته این استعدادها یکسان نیستند - همچنان که معادن یکسان نیستند - اما همه در این جهت شبیه همند که آنچه در کمون است و آنچه در باطن وجود انسان است، بسى ارزشمندتر است از آنچه که شما در ظاهر مشاهده میکنید. همچنان که اگر روى معدن کار کردید، تلاش کردید، زحمت کشیدید، میتوانید به آن مادهى ذىقیمتى که در آن هست، برسید، در انسان هم همین جور است؛ احتیاج به تلاش دارد؛ باید کسانى سعى کنند این استعدادها را به فعلیت برسانند. شرط لازم هم این است که شما این ماده را بشناسید.... به ادامه مطلب مراجعک کنید
ادامه مطلب...