پيام
216877-مذهبی ا
91/11/16
بي سر و سامان
معرفي اجمالي از شهداي انقلاب اسلامي در كاشان كه گل سر سبدشان اين تصوير است يعني شهيد بزرگوار *سردار رشيد اسلام رضا شمس آبادي*
بي سر و سامان
رضا در سال 1319 در روستاي شمس‌آباد حومه شهر نوش‌آباد از توابع شهرستان کاشان چشم بر جهان هستي گشود. کودکي او در هاله‌اي از فقر و تنگدستي سپري شد. چندي بعد رضا پدر را در امر معاش خانواده ياري رساند و در امر نخ‌ريسي، دروچيني و خوشه جمع‌کني به مادر کمک کرد. تحصيل را به صورت شبانه آغاز کرد و خواندن و نوشتن را فرا گرفت. در سن 14 سالگي پدر خود را از دست داد و بدين ترتيب مشکلات زندگي او بيش از پيش شد.
بي سر و سامان
در سال 1339 زماني‌که دکتر اميني، عامل امپرياليسم به کاشان سفر کرد، رضا قصد داشت با شيشه اسيد او را ترورکند. اما شيشه به اتومبيل دکتر اميني اصابت کرد و نقشه او اجرا نشد.
شمس‌آبادي پس از قيام 15 خرداد به سبب تنگدستي، چهار مرتبه از خدمت سربازي معاف شد. اما تقدير چنين بود که صحنه شهادت او در کاخ ظلم پهلوي رقم بخورد.
بي سر و سامان
شمس‌آبادي تلاش زيادي کرد تا در گارد جاويدان شاه استخدام شود ولي به علت دو سانت کوتاهي قد، موفق نشد و به عنوان سرباز لشکر گارد شاهنشاهي به انجام وظيفه مشغول شد. او اعتقاد داشت « فقط مرجعيت شيعه است که مي‌تواند ملت را نجات دهد.»
بي سر و سامان
روز بيست و يکم فروردين ماه سال 1344 تصميم گرفت هنگام ورود « محمدرضا پهلوي » به کاخ مرمر، او را به هلاکت رساند. او در مقابل در ورودي کاخ قرار گرفت، اما به علت تأخير چند دقيقه‌اي شاه، نقشه عملي نشد. استوار بابايي که در پشت يکي از درختان مخفي شده بود، او را مورد هدف قرار داد؛ اما شمس‌آبادي او را به هلاکت رساند. سپس با استوار آيت لشگري روبه‌رو شد.
بي سر و سامان
آيت لشگري نيز به سرنوشت بابايي دچار شد. شاه به سمت دفتر خود دويد. رضا نيز به دنبالش رفت و فرياد زد: من بايد اين جلاد را بکشم. اما افسوس که رگبار مسلسل دژخيمان دفتر مخصوص شاه اين قهرمان 24 ساله را خونين پيکر بر زمين انداخت. ايادي رژيم بعد از شهادت او اعلام کردند: «رضا شمس‌آبادي از نيروهاي حزب توده بوده که با اين عمل خواسته است شاه با تدبير و دلسوز ملت را از ميان بردارد؟ »
بي سر و سامان
تير اندازي به شاه، رهبر انقلاب سفيد، دو ماه و بيست روز پس از ترور نخست وزير، نشانه نارضايتي شديد و ناپايداري رژيم بود.
بي سر و سامان
نخست سعي شد از علني شدن حادثه جلوگيري به عمل آيد، خبر روزنامههاي عصر روز 21 فروردين حاکي از «نزاع چند سرباز در کاخ مرمر بود که منجر به تيراندازي و قتل دو سه نفر شده بود!» روز بعد، روزنامهها خبر دادند: «هنگامي که اعليحضرت عازم دفتر کارشان بودهاند، يک سرباز وظيفه به علت جنون آني به ايشان تيراندازي کرده و در نتيجه باغبان و دو تن از مامورين کاخ کشته شدهاند..» .
بي سر و سامان
پيکر شهيد رضا شمس‌آبادي در مکاني نامعلوم به خاک سپرده شد تا نشاني از او باقي نماند. اما او با مرگ سرخش؛ درخشان‌ترين پرونده مظلوميت يک ملت را گشود و فرياد حق‌خواهي مستضعفين ايران را به گوش جهانيان رساند. سنگ يادبود اين شهيد بزرگوار در کنار ديگر شهداي شهر نوش آباد در جوار امامزاده محمد بن زيد بن حسن مجتبي (ع) مورد علاقه و احترام مردم قرار دارد.
بي سر و سامان
اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم
*ابرار*
اللّهــم صلّ علــي محمّــد و آل محمّــد و عجّــل فرجــــهم
