پيام
+
نوروز مي خواستيم بريم اردوي جهاد سازندگي يه قلک بزرگ داشت که پول زيادي توش جمع شده بود گفت: اگه منم ببريد، قلکم رو هديه ميدم به اردو اسمش توي قرعه کشي در نيومد، به شوخي گفتم: قلکت رو مي تونيم ببريم، اما خودتو نه...
شوخي شوخي، قلکش رو هديه کرد براي مخارج اردوي سازندگي بعد هم رفت يه قلک بزرگتر خريد و دوباره داشت توش پول مي ريخت...
#شهيد
قلم 98511
98/7/27
بي سر و سامان
گذشت و خبر شهادتش رسيد توي يه تيکه کاغذ که داده بود دست يکي از دوستان، تکليف بعضي چيزا که ازش مونده بود رو مشخص کرده بود:
بي سر و سامان
لباس ها هديه به فقرا
بي سر و سامان
كتاب ها هديه به کتابخانه
بي سر و سامان
قلك هديه به اردوي جهادي...
بي سر و سامان
حيف بود شهيد نشي رفيق...
بي سر و سامان
شهيدمدافع حرم محمدحسين مومني
.: ام فاطمه :.
آخي :( خوش به سعادتشون